همه چیز درباره الگوهای شمعی

استراتژی معاملاتی هیکن آشی (Heikin-Ashi)
به منظور انجام یک تحلیل تکنیکال درست و جامع، اولین ابزار فرد نمودار قیمت برحسب زمان میباشد که بدون آن انجام تحلیل امکانپذیر نمیباشد. نمودار قیمت به مدلهای مختلفی طراحی شدهاند که بسته به نیاز و سبک تحلیل هر فرد میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. یکی از این مدلها نمودار هیکن آشی یا Heikin-Ashi میباشد.
کلمات کلیدی:
بازار سرمایه، تحلیل تکنیکال، نمودار، نمودارخوانی، نمودار شمعی-ژاپنی، استراتژی معاملاتی.
Finance Market, Technical Analysis, Chart, Charting, Candlestick Chart, Trading Strategy.
نمودار Heikin-Ashi:
در همه چیز درباره الگوهای شمعی گام اول تحلیل تکنیکال، نمودارخوانی (برای مطالعه بیشتر به مقالهی نمودارخوانی (Chart Analysis) مراجعه کنید)، با 3 مدل از محبوبترین و مورد استفاده ترین نوع نمودارها یعنی خطی، میلهای و شمعی-ژاپنی به علاوه مزایا و معایب هرکدام آشنا شدیم. نمودار خطی از اتصال قیمت Close هر چهارچوب زمانی به بعدی شکل میگرفت، نمودار میلهای به شکل میلهای تشکیل شده از پائینترین و بالاترین قیمت به همراه زائدههای در چپ برای قیمت Open و در راست برای قیمت Close طراحی شده بود و نمودار شمعی-ژاپنی از یک بدنه شمع تشکیل شده از قیمتهای Open و Close به همراه سایههای تشکیل شده از قیمتهای High و Low در دو طرف بدنه به وجود میآمد.
نمودار Heikin-Ashi نوعی از نمودار شمعی-ژاپنی است که به میانگینگیری دادههای قیمتی پرداخته است و نوسانات ریز بازار را که اصطلاحاً نویز بازار (Market Noise) هستند فیلتر میکند.
نمودار Heikin-Ashi توسط مونهیسا هما (Munehisa Homma) مبدع تکنیکهای سیگنالگیری شمعی-ژاپنی در قرن 18 ام طراحی شده است و ویژگیهای ظاهری یکسانی با نمودار شمعی-ژاپنی استاندارد دارد؛ ولی مقادیر قیمتی استفاده شده برای ساخت هر کندل متفاوت میباشد. به جای استفاده از قیمتهای Open، High، Low و Close، تکنیک Heikin-Ashi از فرمول بهینهسازی شده زیر بر اساس میانگینگیری از دو برهه زمانی استفاده میکند. این کار به نمودار ظاهر صافتری میدهد که باعث شناسائی آسانتر روندها و نقاط چرخش نمودار میشود، ولی همزمان گپهای قیمتی و بعضی از اطلاعات قیمتی را از بین میبرد.
در فرمولهای بالا، عدد 0 اشاره به بازه زمانی فعلی و عدد -1 اشاره به بازه زمانی پیشین دارد. همچنین HA مخفف Heikin-Ashi است.
در توضیح فرمولها میتوان گفت که قیمت Close در Heikin-Ashi از میانگین 4 قیمت بازه زمانی فعلی بدست میآید، قیمت Open از میانگین Open و High در Heikin-Ashi بازه زمانی قبل، High در Heikin-Ashi بیشترین مقدار بین قیمت High حقیقی، Open و Close در Heikin-Ashi، و Low در Heikin-Ashi کمترین مقدار بین قیمت Low حقیقی، Open و Close در Heikin-Ashi میباشند.
نکات کلیدی
- Heikin-Ashi یک تکنیک الگوی شمعی-ژاپنی میباشد که با هدف کاهش مقداری از نویز بازار و ساخت یک نمودار با قابلیت مشخصکردن بهتر مسیر روند نسبت به نمودارهای شمعی-ژاپنی معمولی طراحی شده است.
- نقطه ضعف Heikin-Ashi این است که بعضی از اطلاعات قیمت در پروسه میانگینگیری حذف میشود که بر روی میزان ریسک تأثیرگذار است.
- کندلهای طویل کاهشی با سایههای بالائی کوچک یا بدون آنها نشاندهنده فشار فروش شدید میباشند، در حالی که کندلهای طویل افزایشی با سایههای پائینی کوچک یا بدون آنها نشانه فشار خرید قدرتمند هستند.
نحوه محاسبه Heikin-Ashi:
- در اولین بازه زمانی، به منظور ساخت کندل Heikin-Ashi، قیمت Close را با استفاده از فرمول داده شده بدست میآوریم. برای قیمت Open از قیمت Open و Close حقیقی همان بازه زمانی استفاده میکنیم. قیمتهای High و Low حقیقی و Heikin-Ashi در اولین بازه با هم برابر خواهند بود.
- با داشتن قیمتهای Heikin-Ashi کندل اول و با استفاده از فرمولها میتوان باقی کندلهای Heikin-Ashi را نیز حساب کرد.
- برای قیمت Close در Heikin-Ashi از میانگین 4 قیمت حقیقی آن بازه زمانی استفاده میشود.
- برای قیمت Open در Heikin-Ashi از میانگین قیمتهای Open و Close در Heikin-Ashi بازه زمانی قبل استفاده میشود.
- برای قیمت High در Heikin-Ashi بیشترین مقدار بین قیمت High حقیقی و قیمتهای Open و Close در Heikin-Ashi آن بازه زمانی استفاده میشود.
- برای قیمت Low در Heikin-Ashi کمترین مقدار بین همه چیز درباره الگوهای شمعی قیمت Low حقیقی و قیمتهای Open و Close در Heikin-Ashi آن بازه زمانی استفاده میشود.
- برای مراحل 5 و 6 توجه به این نکته ضروری است که قیمتهای Open و Close در Heikin-Ashi با قیمتهای Open و Close حقیقی یکسان نیستند. این دو قیمت در مراحل 3 و 4 محاسبه شدند.
نحوه بررسی هیکن آشی
تکنیک Heikin-Ashi توسط معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال به منظور شناسائی آسانتر یک روند در بازار استفاده میشود. کندلهای سفید توخالی (یا سبز) بدون سایههای پائینی برای گرفتن سیگنال یک روند صعودی قوی استفاده میشوند، در حالی که کندلهای سیاه توپر (یا قرمز) بدون سایههای بالائی برای گرفتن سیگنال یک روند نزولی قوی استفاده میشوند.
الگوهای شمعی-ژاپنی برگشتی همانند نمودار شمعی-ژاپنی سنتی در تکنیک هیکن آشی Heikin-Ashi نیز استفاده میشود؛ این الگوها بدنه کوچک و سایههای بالا و پائین بلندی دارند. با توجه به نحوه محاسبه کندل فعلی با استفاده از کندل قبلی، در نمودار Heikin-Ashi هیچ گپی وجود ندارد.
با توجه به هموارسازی اطلاعات قیمت در طول دو بازه زمانی توسط تکنیک Heikin-Ashi، شناسائی روندها، الگوهای قیمتی و نقاط برگشت آسانتر میباشد. کندلها در یک نمودار شمعی-ژاپنی سنتی به طور مداوم در حال تغییر مسیر از بالا به پائین و برعکس میباشند که میتواند بررسی آنها را برای تحلیلگر دشوار کند. نمودارهای Heikin-Ashi معمولاً کندلهای همرنگ پشت سر هم بیشتری دارند که باعث شناسائی راحتتر حرکات قیمتی در گذشته توسط معاملهگر میشود.
تکنیک Heikin-Ashi باعث کاهش سیگنالهای معاملاتی اشتباه در روندهای خنثی و بازارهای نوسانی (Choppy Markets) میشود که به معاملهگران کمک میکند تا از سفارشگذاری در این برهههای زمانی جلوگیری کنند. برای مثال، به جای دریافت دو کندل برگشتی اشتباه پیش از شروع یک روند، معاملهگری که از تکنیک Heikin-Ashi استفاده میکند، به احتمال زیاد فقط سیگنال معتبر را دریافت میکند.
محدودیتهای این تکنیک
از آنجائیکه تکنیک Heikin-Ashi از اطلاعات قیمت در دو بازه زمانی استفاده میکند، یک سیستم معاملاتی زمان بیشتری برای تشکیل شدن خواهد داشت. معمولاً این مورد برای معاملهگران میانمدت که به معامله زمان کافی برای مشخص شدن میدهند مشکلی نخواهد داشت. هرچند، برای معاملهگران کوتاهمدت که نیاز به مشخص شدن سریع حرکت قیمت دارند، نمودارهای هیکن آشی Heikin-Ashi ممکن است پاسخدهی خوبی نداشته باشد که البته با کاهش تایم فریم معاملاتی میتوان این مشکل را تا حدودی برطرف کرد.
همچنین دادههای میانگین گیری شده اطلاعات مهم قیمتی را پنهان میکند. قیمت آخرین معامله روزانه برای بسیاری از معاملهگران مهم شناخته میشود، در حالی که این قیمت در نمودار Heikin-Ashi دیده نمیشود. معاملهگر تنها قیمت Close میانگینگیری شده توسط Heikin-Ashi را میبیند. به منظور کنترل ریسک، مهم است که معاملهگر از قیمت واقعی مطلع باشد و فقط به مقادیر میانگینگیری شده Heikin-Ashi بسنده نکند.
مورد مهم دیگری در تحلیل تکنیکال که در نمودارهای Heikin-Ashi موجود نیست، گپهای قیمتی هستند. بسیاری از معاملهگران از گپهای قیمتی برای تحلیل Momentum قیمت، تعیین حد سود و حد ضرر یا شناسائی نقاط ورود استفاده میکنند.
مثالهای استفاده از کندلهای شمعی-ژاپنی هیکن آشی Heikin-Ashi
نمودارهای Heikin-Ashi میتوانند در هر بازاری مورد استفاده قرار بگیرند و اکثر پلتفرمهای تکنیکال هماکنون از آنها تحت عنوان یک کارکرد پشتیبانی میکند. پنج سیگنال اصلی برای شناسائی روندها و فرصتهای معامله وجود دارد:
- کندلهای توخالی یا سبز بدون سایههای پائینی نشانه یک روند صعودی قدرتمند هستند: از سودهای انباشته لذت ببرید!
- کندلهای توخالی یا سبز نشانه یک روند صعودی هستند: شاید بهتر باشد به به معاملات خرید (Buy) اضافه کرده و از معاملات فروش (Sell) خارج شوید.
- کندلهای با بدنه کوچک و در محاصره سایههای بالا و پائین نشاندهنده یک تغییر روند هستند: معاملهگران عاشق ریسک ممکن است در این نقطه خرید یا فروش انجام دهند، در حالیکه سایرین برای دریافت تأیید قبل از معامله Long یا Short صبر خواهند کرد.
- کندلهای توپر یا قرمز نشاندهنده یک روند نزولی هستند: شاید بهتر باشد به معاملات فروش (Short) اضافه کرده و از معاملات خرید (Long) خارج شوید.
- کندلهای توپر یا قرمز بدون سایههای بالائی نشاندهنده یک روند نزولی قدرتمند هستند: تا زمان تغییر روند در معاملات فروش بمانید.
این سیگنالها احتمال شناسائی راحتتر روندها یا فرصتهای معاملاتی نسبت به شمعی-ژاپنی سنتی ایجاد میکنند. روندها به فراوانی قبل توسط سیگنالهای اشتباه دچار وقفه نمیشوند و در نتیجه راحتتر شناسائی میشوند.
نمونه چارت بالا نشان میدهد که نمودارهای Heikin-Ashi چگونه میتوانند برای تحلیل و تصمیمگیریهای معاملاتی مورد استفاده قرار بگیرند. در سمت چپ، کندلهای توپر مشکی (قرمز) بلندی وجود دارد و در ابتدای ریزش، سایههای پائینی نسبتاً کوچک هستند. با ادامه ریزش قیمت، سایههای پائینی بلندتر میشوند که نشاندهنده ریزش اولیه قیمت و برگشتشان به سمت بالا میباشد. فشار خرید در حال افزایش است. این قضیه با یک حرکت قدرتمند رو به بالا همراهی شده است.
حرکت صعودی قدرتمند است و تا زمانی که چند کندل کوچک با سایهها در هر دو طرف پشت سر هم قرار میگیرند نشانه چشمگیری از تغییر مسیر نمیدهد. این نشانه بلاتکلیفی است. معاملهگران میتوانند به نمودار ماژورتر در تایم فریمهای بالاتر برای تصمیم در رابطه با خرید یا فروش رجوع کنند.
نمودارها همچنین میتوانند برای باز نگهداشتن معامله یک معاملهگر در هنگام شروع معامله استفاده شوند. معمولاً بهتر است تا زمان تغییر رنگ کندلهای هیکن آشی Heikin-Ashi درون معامله ماند. البته، تغییر رنگ همیشه به معنای پایان روند نیست و شاید فقط یک استراحت باشد.
الگوهای کندل استیک فارکس
الگوهای کندل استیک فارکس ابزاری متداول برای تحلیل نمودار قیمت و تأیید فرصت های معاملاتی موجود است. معامله گران برنج ژاپنی صدها سال از این ابزار استفاده کرده اند و از طریق کتاب استیو نیسون، راه خود را به غرب هموار کرده اند. در این مقاله، یاد می گیرید که الگوهای کندل استیک فارکس چه هستند، چگونه تشکیل می شوند و نحوه ی معامله کردن از طریق آن ها چیست.
نمای نزدیک الگوهای کندل استیک فارکس
قبل از اینکه نگاه دقیق تری به این الگوها بیاندازیم، بسیار مهم است که بدانیم کندل یا شمع های فارکس چگونه ایجاد شده اند. شمع های فارکس یا نمودار شمعی Candlestick Chart، نمودارهای OHLC هستند؛ یعنی هر شمع، قیمت باز شدن، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن یک دوره ی معاملاتی را نمایش می دهد. این ویژگی در تصویر زیر قابل بررسی است:
بدنه ی کندل استیک نشان دهنده ی قیمت باز و بسته شدن یک دوره ی معاملاتی و بالا و پایین آن، نمایان گر بالا و پایین قیمت در همان دوره است.
الگوهای کندل استیک فارکس چه هستند؟
الگوهای ژاپنی کندل استیک فارکس، الگوهای کندل استیک ویژه ای هستند که ادامه ی روند اصلی را اطلاع رسانی می کنند. این الگوها می توانند الگوهای تک شمعی یا شامل چندین شمع باشند. الگوهای کندل استیک فارکس در واقع، نمایانگر روان شناسی و احساسات بازار هستند. این الگوها پرایس اکشنی خالص را شامل می شوند و نبرد میان خریداران و فروشندگان را در یک فرمت گرافیکی مطلوب نمایش می دهند. در حالی که الگوهای کندل استیک فارکس روشی عالی برای تأیید فرصت های معاملاتی هستند، معامله گران باید مراقب مواقعی باشند که فقط از الگوی کندل استیک استفاده می کنند زیرا در الگوها امکان مشاهده ی سیگنال های غلط وجود دارد.
مهم ترین الگوهای کندل استیک
الگوهای پوششی صعودی و نزولی یکی از بهترین الگوهای کندل استیک فارکس برای تأیید یک فرصت معاملاتی است. یک الگوی پوششی صعودی، وقتی ایجاد می شود که یک بدنه ی سبز، شمع قرمز قبل را کاملاً پوشش می دهد. این رخداد، سیگنال یک فرصت خرید فوق العاده است که بالای شمع قبل را شکسته است. الگوهای پوششی صعودی و نزولی، الگوهایی بازگشتی هستند که شامل دو شمع می شوند.
در نمودار زیر، یک الگوی پوششی صعودی نمایش داده شده است:
درست مثل الگوهای پوششی صعودی، الگوهای پوششی نزولی هم وقتی شکل می گیرند که یک شمع نزولی بزرگ بدنه ی شمع صعودی پیش از خودش را کاملاً پوشش دهد. در این صورت، سیگنال فروشی دریافت می کنیم که از پایین شمع قبل هم پایین تر می رود. در نمودار زیر می توانید یک الگوی پوششی نزولی را مشاهده کنید:
- الگوهای چکش و مرد اعدامی (مرد آویزان)
الگوهای چکش و مرد اعدامی، الگوهایی بازگشتی هستند که در کف و سقف روندهای صعودی و نزولی تشکیل می شوند. الگوی چکش کف روند نزولی زیر یک روند نزولی با یک بدنه ی کوچک و فتیله ای بلند پایین تر شکل می گیرند و سیگنال این خبر هستند که خریداران قدرت کافی برای متمایل کردن به سمت قیمت باز شدن داشته اند. در نمودار زیر یک الگوی چکش نمایش داده شده است:
الگوی مرد اعدامی ظاهراً شبیه الگوی چکش است اما در بالای یک روند صعودی شکل می گیرد. در این صورت، الگوی مرد اعدامی نشان می دهد که فشار فروش رو به افزایش است که توسط فتیله ی بلند پایینی این سیگنال را مخابره می کند. در نمودار زیر، الگوی مرد اعدامی یا مرد آویزان را می بینید.
آخرین الگوی کندل استیکی که در این درس در مورد آن صحبت می کنیم که یکی از مهم ترین الگوهای کندل استیک فارکس نیز هست، الگوی دوجی است. الگوی دوجی یک الگوی کندل استیک خاص است که توسط یک شمع شکل می گیرد. قیمت باز و بسته شدن این الگو در یک سطح یا تقریباً در یک سطح است. الگوی دوجی سیگنال تردید بازار است. نه خریداران و فروشندگان نتوانسته اند قیمت را از سطح باز شدن دور کنند که یعنی معکوس شدن قیمت نزدیک است. الگوی دوجی را در نمودار زیر می بینید:
همانطور که می بینید، الگوی دوجی هم در طی روند نزولی رخ می دهد و هم در طول روند صعودی.
چگونه از طریق الگوهای کندل استیک فارکس معامله کنیم؟
خیلی از معامله گران فارکس برای تأیید فرصت های معاملاتی خود از الگوهای کندل استیک استفاده می کنند. این ابزار نباید به تنهایی استفاده شود زیرا احتمال بروز سیگنال های غلط زیاد است. به همین دلیل است که باید بعد از شناسایی فرصت معاملاتی توسط الگوهای نمودار، کانال ها یا سطوح فیبوناچی، آن را توسط یک الگوی کندل استیک مانند الگوی پوششی یا مرد اعدامی (دارآویز) تأیید کنید.
استراتژی کندل استیک فارکس
همان طور که پیش از این هم گفتیم، بهترین استراتژی کندل استیک فارکس این است که از الگوهای کندل استیک برای تأیید فرصت های معاملاتی استفاده کنیم. بیایید به نمودارهای زیر که روش صحیح معامله ی روزانه توسط الگوهای کندل استیک را نشان می دهد، نگاه کنیم:
1-معامله قلاب صعودی توسط الگوهای پوششی
نمودار بالا یک الگوی قلاب صعودی را نشان می دهد که توسط یک الگوی پوششی صعودی تأیید شده است. وقتی الگوی پوششی شکل می گیرد، معامله می تواند در جهت برک اوت قلاب باز شود.
2-معامله دو کف توسط الگوهای پوششی و مرد اعدامی (درآویز)
این نمودار یک الگوی دو سقف متداول را نشان می دهد که توسط پول بکی که توسط الگوی دارآویز مخابره شده است دنبال می شود. وقتی پول بک کامل شد، یک الگوی پوششی صعودی باز شدن معامله در جهت برک اوت را تأیید می کند. در خاطر داشته باشید که این ها فقط دو روش استفاده از الگوهای کندل استیک بودند. در درس های گذشته هم در مورد این روش ها صحبت کرده ایم و در فرصت های آتی بیشتر به این مبحث می پردازیم و استراتژی های مختلف را به شما آموزش می دهیم. این نکته را در نظر داشته باشید که می توانید آن چه که امروز یاد گرفتید را با هر نوع الگوی نمودار و استراتژی معاملاتی دیگری ترکیب کنید.
سخن نهایی
الگوهای کندل استیک فارکس ابزاری فوق العاده برای تأیید فرصت های معاملاتی هستند. این الگوها نشان دهنده ی روان شناسی بازار و روان شناسی خریداران و فروشندگانی که سعی دارند قیمت را جا به جا کنند و از این حرکت ها سود کنند، است. از این الگوها به تنهایی همه چیز درباره الگوهای شمعی استفاده نکنید و تنها از آن ها برای تأیید فرصت های معاملاتی شناسایی شده توسط ابزارهای دیگر استفاده کنید.
آشنایی با نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال ( قسمت اول) | بیدارز
نمودار شمعی از اطلاعات مشابه نمودار میله ای استفاده می کند، اما بیشتر بر روی قیمت باز و بسته بودن سهم تاکید دارد تا میزان حداکثر و حداقل قیمت در نمودارهای سهام. تقریبا در تمامی نرم افزار های جاری ابزار مطالعه شمعی قرار دارد. تاریخچه پیدایش این مدل از کشور ژاپن شروع شده به همین دلیل به روش تحلیل ژاپنی نیز گفته شود.
شروع کار با نمودار شمعی
همانگونه که گفته شد مانند نمودار میله ای، نمودار شمعی در برگیرنده باز، بیشترین، کمترین، و بسته برای یک سهم در یک روز خاص است. اما برخلاف نمودار میله ای، نمودار شمعی داری یک بخش عریض است که به آن بدنه واقعی (real body) گفته می شود. این قسمت بیان کننده بازه بین قیمت باز و بسته است.
زمانی که بدنه واقعی سیاه رنگ باشد، بیان کننده این است همه چیز درباره الگوهای شمعی که قیمت بسته کمتر از قیمت باز است (کاهش قیمت). اگر آن سفید باشد، بیان کننده این است که قیمت بسته بیشتر از قیمت باز است افزایش قیمت). شما می توانند این علایم را در عکس زیر ببینید.
به صورت خلاصه در تحلیل نمودار شمعی اولین قیمت یا باز (open)، بیشترین قیمت (High)، کمترین قیمت (LOW) و قیمت بسته شدن (Close) نشانه های مهم جهت مطالعه هستند.
خط نازک بالا و پایین بدنه واقعی همانند فیتیله شمع است که به آن سایه (shadows) گفته می شود. سایه بیان کننده بیشترین و کمترین قیمت در یک روز است. همچنین می توان سایه را برای مطالعه هیجان بازار ارزیابی کرد.
هر چقدر که سایه بالاتر از بدنه باشد خریدارن با قدرت بیشتر وارد بازار شده اند و قیمت سهم را افزایش داده اند اما بنا به دلایلی فروشندگان نیز وارد بازار شده و قیمت را تا اندازه قیمت پایانی کاهش داده اند.
همنطور اگر سایه پایینتر از بنده باشد مشخص می کند که فروشندگان با قدرت زیاد سعی در فروش سهم با قیمت پایین داشته اند که بنا به دلایلی خریداران با عمل خود باعث شده اند که قیمت تا قیمت پایانی افزایش یابد.
انواع پایه ای مدار شمعی
- بدن مشکی بلند: بیان می کند که بازار کاهشی بوده است. قیمت در این روز خیلی متنوع بوده و قیمت حداکثر بسیار نزدیک به قیمت باز بوده و قیمت بسته شدن نزدیک به کمترین قیمت بوده است.
- بدن سفید بلند: این دقیقا برعکس بدنه سیاه است، و بیان می کند که بازار تهاجمی یا افزایشی بود. قیمت بسیار متنوع بوده و قیمت باز بسیار نزدیک به کمترین قیمت در روز بوده و قیمت بسته بسیار نزدیک به حداکثر قیمت رقم خورده است.
- اسپنینگ تاپ (Spinning tops): شامل تعدادی بنده واقعی کوچک است که می توانند هم سیاه و یا سفید باشند. بدن های کوچک یک رابطه پیوسته از قیمت باز و بسته را در یک بازه زمانی نمایش می دهد. در محیط معاملاتی اسپنینگ تاپ خیلی معمول است، اما می تواند قسمت مهمی برای بررسی رفتاری دیگر نمودار ها باشد.
- خطهای دوجی (Doji lines): زمانی اتفاق می افتد که قیمت باز و بسته یک سهم در یک روز مساوی باشد. طول سایه می تواند متفاوت باشد. خط های دوجی برای مطالعه رفتاری بسیار مهم هستند.
توجه داشته باشید که در سرویس های مختلف، رنگ شمعی ها میتواند متفاوت باشد
نشانه های الگوی معکوس
نمودار شمعی می تواند تغییر در مسیر بازار را پیش بینی کند. بعضی ها فقط یک شمع دارند که معمولا یک شکل خواص است. بعضی دیگر داری دو یا چند شمع هستند که ترکیب آنها می تواند خیلی پیچیده شود.
ساده ترین الگوی معکوس نمودار شمعی چتری (umbrella) است که بنا به دلایلی اسمش را از روی شباهتش به چتر بارانی گرفته است. به هر حال از روی دو مشخصه می توان آن را شناسایی کرد.دیدن یک اسپنینگ تاپ در انتهای بازه معاملاتی، بدون سایه و یا با سایه کوچک بالایی سایه پایینی حداقل دو برابر بدنه اصلی باشد؛ رنگ بدنه مهم نیست.
چتر می تواند هم حالت افزایشی داشته باشد و هم کاهشی و بستگی دارد کی و کجا در نمودار مشخص شود. اگر آنها در سیر نزولی رخ بدهند، به آنها چکش (hammer) گفته می شود و حالت افزایشی دارند، به صورتی که بازار در حالت چکش کاری می می افتد.
اگر چتر در نمودار سعودی مشخص شود، نشانه کاهشی بودن است، و به این حالت مرد حلق آویز (hanging man) گفته می شود. این اسم ترسناک به دلیل شبیه بودنش به به یک مرد حلق آویز است که پاهای از روی زمین معلق است.
الگوی پوششی یا الگوی انگالفینگ (engulfing)
الگوی پوششی یا الگوی انگالفینگ (engulfing) - یک سیگنال بسیار قوی است، مخصوصا در نمودار های طولانی. در مطالعه این الگو فقط بدن اصلی مورد توجه قرار می گیرد و اکثر سایه ها نادیده گرفته می شود.
الگوی پوشش زمانی کاهشی است که دارای یک بدن سیاه رنگ بوده که بدن سفید روز قبل را در بر گرفته است. به عبارت دیگر، در دوره سعودی، فاصله بین قیمت حداکثر با قیمت بسته شدن کمتر از قیمت بسته شدن روز قبل است. در مقابل، یک بدنه سفید در پایین سیر نزولی سهم که بدنه سیاه روز قبل را پوشش دهد قطعا نشانه از بازار افزایشی است.
الگوی خط نفوذ (piercing line)
الگوی خط نفوذ یک رفتار افزایشی است. این ترکیب زمانی مشخص می شود که سیر نزولی سهم یک بدنه بلند سیاه باشد که با یک بدنه سفید در روز بعد دنبال می شود. بدنه سفید باید قیمت باز آن کمتر از حدود نقطه وسط بدنه سیاه روز قبل باشد. اگر بدنه سفید به نقطه وسط نفوذ نکرد بازار ضعیفی را انتظار خواهیم داشت.
پوشش ابر تیره (dark cloud cover)
یک الگوی کاهشی است. این الگو برعکس الگوی خط نفوذ رفتار می کند. یک بدن سفید قوی بعد از یک سری بدن های سیاه به خط شده ظاهر می شود. پوشش ابر تیره باید یک بدن سیاه داشته باشد که قیمت باز آن بالای حداکثر قیمت بدن همه چیز درباره الگوهای شمعی سفید روز قبل باشد، همچنین قیمت بسته پایینتر از وسط بدنه سفید است.
ستاره (stars)
شمع های مختلفی وجود دارد که به آنها ستاره گفته می شود، به این دلیل که آنها به طور قابل توجهی در بالای شمع های قبلی خود مانند یک ستاره در آسمان قرار دارند. همه ستاره ها نشانه معکوس هستند و پس از روند طولانی یا حرکت های بزرگ از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. یک ستاره یک بدن واقعی کوچک یا یک دوجی است که روی شکافی شکل گرفته است که یک بدن واقعی بلند را دنبال می کند. حتی اگر سایه ها همپوشانی داشته باشند ، شکل گیری هنوز یک ستاره در نظر گرفته میشود، زیرا فقط بدنهای واقعی مهم هستند.
الگوی ستاره صبح (morning star)
یک نشانه برای تشخیص پتانسیل پایین در بازار است. دلیل این نام این است که درست قبل از طلوع خورشید ظاهر می شود(در قالب قیمت های بالاتر). بعد در این الگو یک بدنه بلند سیاه و یک شکاف نزولی به سمت یک بدنه کوتاه وجود دارد. این الگو با یک بدنه سفید دنبال می شود که قیمت بسته آن تقریبا در وسط بدنه سیاه ای است که قبل از شکل گیری ستاره بوجود آمده است. الگوی ستاره صبح مشابه الگوی خط نفوذ است که بهمراه یک ستاره در میانه آن.
شکل گیری ستاره عصر (evening star)
برعکس ستاره صبح است. علت نام گذاری این الگو این است که قبل از تاریک شدن رخ می دهد و نشانه ای برای بازار کاهشی و نزولی است.
پس از یک حرکت طولانی مدت ظاهر می شود و از شکاف و یک خط داجی تشکیل شده است. (جهت یادآوری قیمت بسته و باز هم در دوجی یکسان است. این الگو مشابه یک ستاره عصر یا صبح است با این فرق که با یک دوجی در وسط همراه است.
ستاره های داجلی اغلب نشانه قریب الوقوع ای است که قیمت با ممکن است بالا یا پایین ببرد. ستاره های داجی اغلب نقاط عطف قریب الوقوع را در بازار نشان می دهند.
الگوی خطهای هارامی (harami lines)
نشانه ای برای کمرنگ شدن یک اتفاق غیر منتظره است. یک بدنه کوچک خط هارامی شامل بدنه بلندی است که مستقیما بر آن مقدم است. اگر خط هارمونی یک دوجی نیز باشد به آن صلیب هارمونی harami cross) گفته می شود. صلیب هارمونی الگوی خوبی است که آینده تغییر روند را پیشبینی می کند مخصوصا بعد از یک بدنه سفید بلند در نمودار پدیدار شد.
نشانه ها ادامه دار
رفتار های شمعی در نمودارها همچنین می توانند نشانه ای برای ادامه روند کنونی خود باشند. مدلهای مختلفی وجود دارد، اما فعلا به مدل پنجره اکتفا می کنیم.
یک پنجره مانند یک شکاف GAP مشخص کننده چه چیزی است؟ شکاف محدوده ای از نمودار قیمت است که در آن منطقه معامله ای صورت نگرفته است (هیچ اطلاعات قیمتی و حجمی در این ناحیه مشاهده نمی شود). شکاف می تواند جنبه حمایتی و یا مقاوتی داشته باشد و همچنین حالت های مختلی داشته باشد.
کندل چیست؟ انواع آن و آموزش کندل شناسی تکنیکال (با فیلم)
سال جاری، سال پرفراز و نشیب برای بورس در کشور ما بوده و مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته است. ازاین رو لازم است تا دانش و آگاهی خود را نسبت به نحوه عملکرد آن افزایش دهیم. تحلیل تکنیکال یکی از راه های بررسی وضعیت بازارهای مالی است. برای فعالان این حوزه بررسی لحظه ای روند تغییرات بسیار حائز اهمیت است. به طور کلی فعالان بازار بورس از سه نمودار برای تحلیلات خود استفاده میکنند. نمودارخطی، میله ای و کندل استیک است. که از این سه نمودار کندل استیک بسیار حائز اهمیت است. که این توجه به واسطه تحلیل آسان و تشخیص راحت روند صعودی و نزولی یک سهم است. در این مقاله به طور جامع به بررسی کندل و انواع آن خواهیم پرداخت.
کندل چیست؟
تاریخچه کندل و استفاده از آن به بازار برنج فروشان ژاپن برمیگردد. بازرگانان برنج برای شناساسی قیمت و شتاب بازار از این مدل ریاضی استفاده میکردند.
در واقع کندل، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد. به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند یعنی صعودی یا نزولی باشد.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
نحوه استفاده از کندل در تشخیص روند قیمت بازار
الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است. این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند.
نمودار کندل (شمعی)، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای کندل
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از:
- قیمت آغازین open
- قیمت پایانی close
- بالاترین قیمت در بازه زمانی High
- پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی Low
در شکل زیر میتوانید این چهار جز را مشاهده کنید. نکته قابل ذکر این نمودار توپر و توخالی بودن الگوی کندل است. زمانی که بدنه اصلی توخالی باشد، روند بازار صعودی و زمانی که توپر است نشان از روند نزولی بازار است.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
پنج الگوی قدرتمند کندل استیک
نمودارهای کندل استیک، ابزار تکنیکال هستند که اطلاعات چندین تایم فریم را در یک کندل قرار میدهند. این موضوع کندل استیک را مفیدتر از نمودارهای میلهای و نمودار خطی میکند که قیمتهای باز و بسته شدن را نشان میدهد. این کندلها الگوهایی را ایجاد میکنند که میتواند برای پیشبینی اتمام جهت روند قیمت به کار برود. رنگهای متفاوت کندلها نیز به این نمودارها عمق میبخشد. سابقه استفاده از این نمودارها به معاملهگران برنج در ژاپن به قرن ۱۸ باز میگردد.
استیو نیسون، در کتاب مشهور خود با عنوان «الگوهای شمعی ژاپنی» این الگوها را به جهان غرب معرفی کرد (این کتاب به فارسی ترجمه شده است). بسیاری از معاملهگران امروز میتوانند دهها مورد از این الگوها را شناسایی کنند (مانند: ابر سیاه پوششی، ستاره شامگاهی و سه کلاغ سیاه). علاوهبراین، الگوهای تک شمعی نیز شامل الگوی دوجی و چکش در دهها استراتژی معامله خرید و فروش به کار میرود.
قابلیت اطمینان الگوهای شمعی
همه الگوهای کندلی به یک اندازه قابل اطمینان نیستند. محبوبیت بسیار زیاد آنها قابلیت اطمینان آنها را کاهش داده است، زیرا توسط صندوقهای سرمایه گذاری و الگوریتمهای آنها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این معاملهگران با بودجه خوبی که دارند نسبت به سرمایهگذاران خرد و مدیران صندوقهای سنتی با سرعت بیشتری واکنش نشان میدهند.
به عبارت دیگر، مدیران صندوقهای پوشش ریسک از نرمافزار برای به دام انداختن معاملهگرانی که به دنبال صعود یا نزول قیمت با مشاهده یک الگو هستند، استفاده میکنند. با این حال، الگوهای قابل اعتماد دیگری همچنان وجود دارند که فرصتهای معاملاتی همه چیز درباره الگوهای شمعی بلند مدت یا کوتاهمدت را فراهم میکنند.
در اینجا پنج الگوی کندل استیک آورده شده است که عملکردهای فوقالعاده خوبی نسبت به جهت و حرکت قیمت دارند. باید توجه داشت که هرکدام از این الگوها در جهت پیشبینی افزایش یا کاهش قیمت به کار میروند. این الگوها از دو طریق به زمان حساس هستند:
۱. آنها فقط در محدودههای زمانی مورد بررسی اعم از روزانه، هفتگی یا ماهانه کارایی دارند.
۲. قدرت آنها پس از کامل شدن الگو به میزان سه تا پنج کندل کارایی دارند.
عملکرد شمعهای ژاپنی
این تحلیل متکی بر کار توماس بولکوفسکی است که در کتاب خود در سال ۲۰۰۸ به نام «دایره المعارف الگوهای نموداری» (این کتاب به فارسی ترجمه شده است) عملکرد کندل استیک را رتبهبندی کرده است.
وی الگوها را به دو نوع تقسیم کرد:
۱. الگوهای برگشتی: الگوهای برگشت روند، کندلهایی هستند که تغییر جهت قیمت را پیشبینی میکنند.
۲. الگوهای ادامهدهنده: الگوهایی که تداوم جهت فعلی روند قیمت را پیشبینی میکنند.
در مثالهای زیر، کندلهای سفید نشاندهنده این است که قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن است (کندل صعودی) و کندل سیاه نشاندهنده آن است که قیمت بسته شدن کندل پایین تر از قیمت باز شدن آن است (کندل نزولی).
الگوی کندل استیک سه خط حمله (الگوی Three Line Strike)
الگوی سه خط حمله صعودی، یک الگوی برگشتی است که در آن سه کندل نزولی شکل میگیرد و بعد از این سه کندل یک کندل صعودی با بدنه بزرگ با قیمت باز شدن پایین تر از کندل سوم شکل میگیرد و بالای شمع اول بسته میشود. بعد از این الگو منتظر یک تغییر در جهت حرکت قیمت باشید. به گفته بولکوفسکی، این الگو، برگشت روند قیمتها را با دقت بالای ۸۳ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک دو گپ سیاه (الگوی Two Black Gapping)
الگوی دو گپ سیاه بعد از یک صعود قابل توجه و در بالای روند صعودی ظاهر میشود. این الگو شامل دو کندل سیاه است و گپ قابل توجه بین آنها تشکیل میشود و پیشبینی میکند که روند کاهشی به کفهای پایینتری برسد. طبق گفته بولکوفسکی، این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۶۸ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک سه کلاغ سیاه (الگوی Three Black Crows)
الگوی سه کلاغ سیاه نیز یکی از الگوهای برگشتی است که در سقف یا نزدیک به سقف یک روند صعودی تشکیل میشود. این الگو شامل سه کندل سیاه است که تقریبا هماندازه یکدیگر هستند. این الگو تایید میکند که روند کاهشی حتی تا پایینترین کف ادامه خواهد داشت. بیشترین کاهش پس از اتمام الگو شروع میشود و خریدارانی که شتابزده به امید خرید در کف وارد میشوند، به دام میاندازد. طبق گفته بولکوفسکی، این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۷۸ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک ستاره شامگاهی (الگوی Evening Star)
یک الگوی قوی برگشت روند دیگر الگوی ستارهی شامگاهی است که از سه کندل تشکیل میشود و فوقالعاده عمل میکند. در الگوی ستارهی شامگاهی، کندل اول نسبتا بلند و صعودی است که روند صعودی فعلی را تأیید میکند. کندل دوم کمی بالاتر از کندل اول باز میشود؛ اما بدنهی آن کوچکتر از کندل اولی است و رنگ بدنهی کندل میانی مهم نیست، کندل سوم نزولی است و تا وسط کندل اول سقوط میکند. طبق گفته بولکوفسکی این الگو، کاهش قیمت را با دقت ۷۲ درصد پیشبینی میکند.
الگوی کندل استیک کودک رها شده (الگوی Abandoned Baby)
الگوی صعودی کودک رهاشده نوعی دیگر از نمودارهای شمعی است که از آنها برای تشخیص بازگشت در روند نزولی استفاده میشود. این الگو از سه کندل مجزا تشکیل شده است. اولین کندل یک کندل بلند سیاه است که در یک روند رو به پایین قرار دارد. کندل دوم یک کندل دوجی است (قیمت باز و بسته شدن یکسان است) که با فاصله، در پایینِ اولین کندل قرار دارد و در نهایت کندل سوم یک کندل بزرگ سفید است که الگو را تکمیل میکند. به گفته بولکوفسکی، این الگو، افزایش قیمت را با دقت ۴۹.۷۳ درصد پیشبینی میکند.
نتیجهگیری
الگوهای کندل استیک توجه بسیاری از بازیگران بازار را به خود جلب کرده است، اما بسیاری از سیگنالهای برگشت روند و ادامهدهندهای که توسط این الگوها در محیط الکترونیکی مدرن منتشر میشود قابل اعتماد نیست. خوشبختانه، آمار بولکوفسکی دقت خوبی را برای انتخاب بین این الگوها ارائه میدهد و سیگنالهای خرید و فروش قابل بررسی را به معاملهگران ارائه میکند.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.