یک نظریه جدید از مقررات مالی

یک نظریه جدید از مقررات مالی
این صفحه به زبان های زیر وجود دارد:
- Af Soomaali — Somaliska
- العربية — Arabiska
- درى — Dari
- English — Engelska
- Español — Spanska
- Français — Franska
- فارسى — Persiska
- Pусский — Ryska
- Svenska
- ትግርኛ — Tigrinja
- Українська — Ukrainska
- من پناهجو هستم
- درخواست پناهندگی در سوئد
- قبل از اینکه به سوئد بیایید
- آمدن به سوئد
- تسلیم تقاضای پناهندگی
- چه عواملی بر امکان دریافت اجازۀ اقامت تأثیر می گذارند؟
- حق و حقوق شما در دروان پناهجوئی
- اجازۀ اقامت صادر می شود
- جواب منفی
- کار پیدا کردن
- خود را برای کار در سوئد آماده کنید
- تأسیس شرکت/کسب و کار خصوصی در دوران پناهجوئی
- تمرین زبان سوئدی را شروع کنید
- به تمرین کردن زبان سوئدی ادامه دهید
- تمرین زبان سوئدی با دیگران
- فهرست واژه یک نظریه جدید از مقررات مالی ها و ترجمه
- فیلم های متعدد
- چنانچه نیاز به خدمات درمانی دارید
- خدمات دندانپزشکی
- درباره ویروس کرونا
- بانک و حساب بانکی
- خطاب به شما که از جنگ در اوکراین گریخته اید
- آغاز یک زندگی جدید در سوئد
- گواهینامه رانندگی در سوئد
- برنامۀ استقرار زندگی و کار از سوی ادارۀ کاریابی
- کار پیدا کردن
- درخواست کار
- شانس خود را برای کار پیدا کردن افزایش دهید
- تأسیس یک نظریه جدید از مقررات مالی یک نظریه جدید از مقررات مالی شرکت/کسب و کار خصوصی
- بازار کار
- برای مهارت و شایستگی خود مدرک و گواهی کسب کنید
- اگر دارای نوعی کاهش کارکردی، بیمار یا صدمه دیده هستید
- کار کردن با داشتن فرزند
- اینطوری می توانید مسکن پیدا کنید
- شکلهای گوناگون سکونت
- نقل مکان کردن
- مقررات راحتی و آسایش همگانی
- مالیات
- حمایت و کمک هزینه
- اقتصاد خانوار
- بیمه ها
- خرید در اینترنت
- حق و حقوق شما هنگام خریداری کالاه و خدمات
- قرارداد، حق اشتراک/آبونمان، صورتحساب و بدهی ها
- بانک ها، خدمات بانکی و پرداخت دیجیتال
- ارسال پول به وطن برای خانواده
- كودك 0-5 سال
- کودک 6-12 سال
- بچه 13-18
- مدرسه
- اوقات فراغت کودک
- سلامت کودک
- امنیت کودک
- حق و حقوق و وظایف
- راهنمائی و پشتیبانی
- راهنمای افرادی که دارای تحصیلات خارج از کشور هستند
- مشاغل برای افراد دارای تحصیلات عالی
- اقتصاددانان و کارشناسان امور اداری
- مهندسان، تکنسینها و کارشناسان سامانهها
- معلمها و آموزگاران
- حیوانات و طبیعت
- شغلهای بهداشت و خدمات درمانی
- حقوقدانان
- کارشناس علوم اجتماعی و علوم رفتاری
- تمدید اجازه اقامت با مدت محدود
- ادارات مختلف چکار می کنند؟
- وسائل حمل و نقل عمومی
- گواهینامه رانندگی در سوئد
- اخبار
- ١١ سپتامبر روز انتخابات در سوئد است
- دوره های آموزشی و تحصیلی مختلف
- کمک هزینه و وام یک نظریه جدید از مقررات مالی از سازمان سی.اِس.اِن
- مدرسه
- حال خوب داشتن
- وبگاه هائی با اطلاعات، رهنمود و حمایت
- اینترنت
- اگر به درمان نیاز دارید
- مرخصی بیماری
- داروخانه و دارو
- خدمات دندانپزشکی
- از خودتان مراقبت کنید
- باردارى
- مراقبت و نگهداری از سالمندان Äldreomsorg
- وبگاه هائی با اطلاعات، رهنمود و حمایت
- الکول، مواد مخدر، دوپنینگ، تنباکو وقمار (ANDTS)
- درباره ویروس کرونا
- دیدار برای افراد خارج از کشور
- پیداکردن فعالیت ها
- شرکت در انجمن
- حقوق بشر
- حق و حقوق کودکان
- برابری
- مورد خشونت قرار گرفتن
- درخواست پناهندگی در سوئد
- قبل از اینکه به سوئد بیایید
- آمدن به سوئد
- تسلیم تقاضای پناهندگی
- چه عواملی بر امکان دریافت اجازۀ اقامت تأثیر می گذارند؟
- قضاوت در مورد سن و سال شما
- حق و حقوق شما در دروان پناهجوئی
- اجازۀ اقامت صادر می شود
- جواب منفی
- تمدید اجازه اقامت با مدت محدود
- قانون اقامت دبیرستانی
- اینترنت
- دیدار برای افراد خارج از کشور
- اگر به درمان نیاز دارید
- مشروبات الکلی، مواد مخدر، مواد نیروزا، توتون و تنباکو و قمار(ANDTS)
- درباره ویروس کرونا
- جهت یابی در جامعه
- آمدن به سوئد
- سوئد – یک دموکراسی و دارای حاکمیت قانون
- تاریخ سوئد
- کشور رفاه
- گسترش دولت رفاه مبتنی بر حقوق بشر و برابری جنسیتی
- مهاجرت کردن به سوئد
- هویت و فرهنگ
- زندگی مردم چگونه است؟
- حق و حقوق و وظایف شما در مسکن تان
- نقل مکان کردن
- مردم و ادارات دولتی
- تماس با ادارات دولتی
- ایمنی شما
- نقش پلیس در جامعه
- فرهنگ و اوقات فراغت
- فعالیت های خانوادگی و کودکان
- انسان و محیط زیست
- بازار کار در سوئد
- برنامه استقرار زندگی و کار Etableringsprogrammet
- جستجوی کار
- تأسیس شرکت/کسب و کار خصوصی
- در استخدام بودن
- مالیات و اظهارنامه مالیاتی
- تحصیلات برای بزرگسالان
- خدمات اجتماعی در زندگی روزانه شما
- امور مالی شما
- حق و حقوق مصرف کننده
- حقوق بشر چیست؟
- حق و حقوق زنان و برابری جنسیتی
- حقوق کودکان
- حق و حقوق برای افرادی که افت توانایی دارند
- حق و حقوق دگرباشان Hbtqi
- حق و حقوق اقلیت های ملی و مردم بومی
- آزادی دین و مذهب
- تبعیض
- نورم های اجتماعی
- حق و حقوق کودکان و کنوانسیون حقوق کودک
- زندگی خانوادگی
- اگر خانواده نیاز به حمایت داشته باشد
- اداره خدمات اجتماعی چکار می کند؟
- کودکان و سلامت
- نظام آموزشی سوئد
- فرزند و مدرسه
- دموکراسی چیست؟
- پیشرفت دموکراسی
- سوئد اینگونه اداره می شود
- نظام انتخاباتی سوئد
- تعداد بسیار زیادی بایستی در قدرت سهیم باشند
- نقد و بررسی منبع خبر مهم است
- تندرستی چیست؟
- برای اینکه بیمار نشوید چه کار می توانید بکنید؟
- پیدا کردن راه درست در خدمات درمانی
- حق و حقوق و وظایف شما در تماس با خدمات درمانی
- حق داشتن در باره بدن خود
- جامعه در خدمت سالمندان
- حقوق بازنشستگی و سایر حمایت های مالی
- تبعیض سنی
- در صورت وقوع مرگ
- تماس
- در باره این وبسایت
- اطلاعات فنی
- کوکیز
- قابلیت دسترسی
- زبان های اقلیت های ملی در سوئد
در وبسایت Informationsverige.se ما از کوکی برای ارایه ی خدمات بهتر استفاده می کنیم. ادامه استفاده از این وبسایت به معنای پذیرش این کوکی هاست. درباره ی کوکی ها بیشتر بخوانید.
صفحه پیدا نمی شود
صفحه ای که می خواهید به آن بروید وجود ندارد. این ممکن است به دلیل یکی از موارد زیر باشد:
- شما از یک لینک قدیمی/ مورد علاقه استفاده کرده اید که امروز دیگر
بکار برده نمی شود. - موتور جستجویی که شما از آن استفاده می کنید فهرست جدید لینک های این وبسایت را ندارد.
- آدرس اشتباه نوشته شده است.
یک کتاب جدید "Om Sverige" وجود دارد
«Om Sverige» یک کتاب دیجیتالی برای آشنائی با جامعه سوئد برای شماست که می خواهید در باره کشور سوئد و جامعه سوئد بیشتر بدانید.
فهرست
- من پناهجو هستم
- من اجازه اقامت گرفته ام
- من بدون والدینم آمده ام
- درباره سوئد
مطالب بیشتر پیدا کنید
- Metodstöd till ”Om Sverige” och annat material för samhällsorientering
- Jag arbetar med asylsökande och nyanlända
- در بارۀ وبسایت "Informationsverige.se" - راهنمای جامعه سوئد
- قابلیت دسترسی
وبسایت Informationsverige.se وبگاه استانداری با اطلاعات در مورد سوئد برای افرادی است که پناهجو هستند یا به تازگی اجازۀ اقامت گرفته اند.
اقتصاد سیاسی چیست؟
اقتصاد سیاسی شاخه ای میان رشته ای از علوم اجتماعی است که بر روابط متقابل افراد، دولت ها و سیاست های عمومی تمرکز دارد. اقتصاددانان سیاسی نحوه عملکرد نظریه های اقتصادی مانند سرمایه داری، سوسیالیسم و کمونیسم را در دنیای واقعی مطالعه می کنند. در اصل، هر نظریه اقتصادی روشی است که به عنوان وسیله ای برای هدایت و توزیع مقدار یک نظریه جدید از مقررات مالی محدودی از منابع، به گونه ای که برای بیشترین تعداد افراد سودمند باشد، اتخاذ می شود.
در معنای وسیع تر، این مفهوم زمانی اصطلاح رایجی بود که برای رشته ای که امروزه آن را اقتصاد می نامیم، استفاده می شد. آدام اسمیت، جان استوارت میل و ژان ژاک روسو همگی از این اصطلاح برای توصیف نظریه های خود استفاده کردند. اصطلاح کوتاه تر "اقتصاد" در اوایل قرن بیستم با توسعه روش های آماری دقیق تر برای تجزیه و تحلیل عوامل اقتصادی جایگزین شد. لازم به ذکر است که این اصطلاح هنوز به طور گسترده برای توصیف هر سیاست دولتی که تأثیر اقتصادی دارد، استفاده می شود.
اقتصاد سیاسی به چه معناست؟
اقتصاد سیاسی شاخه ای از علوم اجتماعی است که به مطالعه رابطه ای می پردازد که بین جمعیت یک کشور و دولت آن، هنگام اعمال سیاست عمومی شکل می گیرد. بنابراین این مفهوم، نتیجه تعامل بین سیاست و اقتصاد بوده و اساس رشته علوم اجتماعی است. این مفهوم انواع مختلفی دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
سوسیالیسم
سوسیالیسم این ایده را ترویج می کند که تولید و توزیع کالاها و ثروت توسط جامعه حفظ و تنظیم می شود، نه گروه خاصی از مردم. منطق پشت این امر این است که هر آنچه که توسط جامعه تولید می شود، به خاطر کسانی است که صرف نظر از ثروت یا موقعیت، در جامعه مشارکت می کنند. هدف سوسیالیسم پر کردن شکاف بین ثروتمندان و قدرت است؛ جایی که یک یا چند نفر خاص اکثریت قدرت و ثروت را در اختیار ندارند.
سرمایه داری
این نظریه از یک نظریه جدید از مقررات مالی سود به عنوان انگیزه ای برای پیشرفت حمایت می کند. به بیان ساده، ایده پشت سرمایه داری این است که افرادی خاص و سایر بازیگران توسط منافع خود هدایت می شوند. در واقع آن ها تولید و توزیع را کنترل می کنند، قیمت ها را تعیین می کنند و عرضه و تقاضا را ایجاد می کنند.
کمونیسم
افراد اغلب کمونیسم را با سوسیالیسم اشتباه می گیرند، اما تفاوت مشخصی بین این دو نظریه وجود دارد. کمونیسم نظریه ای بود که توسط کارل مارکس ارائه شد و احساس می کرد که سرمایه داری دارای محدودیت هایی است و شکاف بزرگی بین غنی و فقیر ایجاد می کند. او به منابع مشترک از جمله دارایی اعتقاد داشت و اینکه تولید و توزیع باید تحت نظارت دولت باشد.
توجه داشته باشید کسانی که در این مورد تحقیق می کنند، اقتصاددان سیاسی نامیده می شوند. مطالعه آن ها به طور کلی شامل بررسی چگونگی تأثیر سیاست عمومی، وضعیت سیاسی و نهادهای سیاسی بر موقعیت و آینده اقتصادی یک کشور از طریق دریچه های جامعه شناختی، سیاسی و اقتصادی است.
نکته: این مفهوم ممکن است از جامعه شناسی، علم اقتصاد و علوم سیاسی استفاده کند تا چگونگی تأثیرگذاری دولت، یک سیستم اقتصادی و سیاست را بر یکدیگر مشخص کند.
تاریخچه و توسعه اقتصاد سیاسی
ریشه های این اصطلاح به قرن هجدهم باز می گردد. دانشمندان در آن دوره چگونگی توزیع و اداره ثروت بین مردم را مورد مطالعه قرار دادند. برخی از آثار و کارهای قبلی که این پدیده را مورد بررسی قرار دادند، شامل آثار آدام اسمیت و جان استوارت میل بودند.
اما این اصطلاح احتمالاً به بهترین وجه به نویسنده و اقتصاددان فرانسوی، آنتوان دو مونچرشتین نسبت داده می شود. او کتابی به نام «Traité de l'économie politique» در سال 1615 نوشت که در آن نیاز به توزیع تولید و ثروت در مقیاسی کاملاً بزرگ تر را مورد بررسی قرار داد. این کتاب همچنین چگونگی وابستگی اقتصاد و سیاست را تجزیه و تحلیل می کرد.
آدام اسمیت فیلسوف، یک نظریه جدید از مقررات مالی اقتصاددان و نویسنده ای بود که معمولاً از او به عنوان پدر اقتصاد و اقتصاد سیاسی یاد می شود. او در اولین کتاب خود که «نظریه احساسات اخلاقی» نام داشت، درباره کارکرد بازار آزاد خودتنظیم گر نوشت. مشهورترین اثر او، «پژوهشی در ماهیت و علل ثروت ملل» (یا "ثروت ملل") به شکل گیری نظریه اقتصاد کلاسیک کمک کرد. همچنین به عنوان پایه ای برای اقتصاددانان آینده استفاده شد.
جان استوارت میل اقتصاد را با فلسفه ترکیب کرد. او به فایده گرایی اعتقاد داشت و این موضوع را بیان می کرد و معتقد بود اعمالی که منجر به حسن نیت مردم می شود درست و آن هایی که منجر به رنجش می شوند، نادرست هستند. او در اصل معتقد بود که تئوری و فلسفه اقتصادی در کنار آگاهی اجتماعی در سیاست، برای تصمیم گیری بهتر به نفع مردم لازم است. برخی از آثار او، از جمله «اصول اقتصاد سیاسی»، «فایده گرایی» و «نظام منطق» او را به یکی از مهمترین چهره های سیاست و اقتصاد تبدیل کرد.
اقتصاد سیاسی در دانشگاه
این اصطلاح در سال های اخیر به یک رشته دانشگاهی تبدیل شده است. بسیاری از مؤسسات اصلی این مطالعه را به عنوان بخشی از دپارتمان های علوم سیاسی، اقتصاد و یا جامعه شناسی خود ارائه می دهند.
تحقیقات توسط اقتصاددانان سیاسی به منظور تعیین اینکه چگونه سیاست عمومی بر رفتار، بهره وری و تجارت تأثیر می گذارد، انجام می شود. بسیاری از مطالعات به آن ها کمک می کند تا نحوه توزیع پول و قدرت بین مردم و گروه های مختلف را مشخص کنند. آن ها این کار را از طریق مطالعه در زمینه های خاص مانند قانون، سیاست وابسته به امور اداری، رفتار قانونگذار، تلاقی دولت و تجارت، و مقررات انجام می دهند. مطالعه در این زمینه ممکن است به 3 روش مورد بررسی قرار گیرد:
- مطالعات میان رشته ای
- اقتصاد سیاسی جدید
- اقتصاد سیاسی بین المللی
مطالعات میان رشته ای
رویکرد میان رشته ای از جامعه شناسی، اقتصاد و علوم سیاسی استفاده می کند تا چگونگی تأثیر نهادهای دولتی، یک سیستم اقتصادی و یک محیط سیاسی بر یکدیگر را مشخص کند.
اقتصاد سیاسی جدید
این رویکرد به عنوان مجموعه ای از کنش ها و باورها مورد مطالعه قرار می گیرد و به دنبال ایجاد فرضیات صریح است که منجر به بحث های سیاسی در مورد ترجیحات اجتماعی می شود. اصطلاح مذکور ترکیبی از آرمان های اقتصاددانان سیاسی کلاسیک و پیشرفت های تحلیلی جدیدتر در اقتصاد و سیاست است.
اقتصاد سیاسی بین المللی
همچنین با شناخته شدن به عنوان اقتصاد سیاسی جهانی، این رویکرد پیوند بین اقتصاد و روابط بین الملل را تحلیل می کند. این رویکرد از بسیاری از زمینه های دانشگاهی از جمله علوم سیاسی، اقتصاد، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی و تاریخ استفاده می کند. اقتصاد سیاسی بین المللی در نهایت به چگونگی تعاملات اقتصادی جهانی نیروهای سیاسی مانند دولت ها، بازیگران فردی و نهادها می پردازد.
کاربردهای مدرن اقتصاد سیاسی
کاربردهای مدرن این مفهوم به مطالعه آثار فیلسوفان و اقتصاددانان معاصر مانند کارل مارکس می پردازد.
همانطور که در بالا اشاره شد، مارکس از نظام سرمایه داری به عنوان یک کل، سرخورده شد. او معتقد بود که افراد تحت طبقات اجتماعی گروه بندی شده، رنج می برند؛ جایی که یک یا چند نفر نسبت بیشتری از ثروت را کنترل می کنند. تحت تئوری های کمونیستی، این امر ریشه کن می شود و به همه اجازه می دهد تا به طور مساوی زندگی کنند. در حالیکه اقتصاد بر اساس توانایی و نیازهای هر شرکت کننده عمل می کند. در رژیم های کمونیستی، منابع توسط دولت کنترل و توزیع می شود.
اکثر مردم سوسیالیسم و کمونیسم را با هم اشتباه می گیرند. درست است که برخی از شباهت ها وجود دارد؛ به ویژه اینکه هم تاکید بر پر کردن شکاف بین غنی و فقیر است و هم اینکه جامعه باید تعادل را بین همه شهروندان توزیع کند. اما تفاوت های اساسی بین این دو وجود دارد. در حالیکه منابع در یک جامعه کمونیستی تحت مالکیت و کنترل دولت است، افراد در جامعه سوسیالیستی نگه دارنده دارایی هستند. مردم هنوز هم می توانند کالاها و خدمات را تحت سوسیالیسم خریداری کنند، در حالیکه کسانی که در یک جامعه کمونیستی زندگی می کنند، نیازهای اولیه خود را توسط دولت تامین می کنند.
سوالات پرتکرار
در خصوص این اصطلاح و مفاهیم مربوط به آن، سوالات زیادی وجود دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می یک نظریه جدید از مقررات مالی کنیم.
اقتصاد سیاسی یعنی چه؟
این مفهوم به شاخه ای از علوم اجتماعی اشاره دارد که بر روابط بین افراد، دولت ها و سیاست های عمومی تمرکز دارد. همچنین برای توصیف سیاست های تعیینشده توسط دولت ها که بر اقتصاد کشورهایشان تأثیر می گذارد، استفاده می شود.
دغدغه اصلی اقتصاد سیاسی چیست؟
دغدغه اصلی اقتصاد سیاسی تعیین رابطه بین دولت ها و افراد و چگونگی تأثیرگذاری سیاست های عمومی بر جامعه است؛ که این موضوع از طریق مطالعه جامعه شناسی، سیاست و اقتصاد انجام می شود.
ویژگی های اقتصاد سیاسی چیست؟
برخی از ویژگی ها یا مضامین این اصطلاح شامل توزیع ثروت، نحوه تولید کالاها و خدمات، مالکیت دارایی و سایر منابع، چه کسی از تولید و عرضه و تقاضا سود میبرد و اینکه چگونه تعامل سیاست عمومی و دولت بر جامعه تأثیر میگذارد، می باشد.
انواع اقتصاد سیاسی چیست؟
انواع اقتصاد سیاسی عبارت اند از: سوسیالیسم (که بیان میکند هرگونه تولید و ثروت باید توسط جامعه تنظیم و توزیع شود)، سرمایه داری (که در آن مالکان خصوصی، صنعت یک ملت را کنترل می کنند و برای کسب سود، تجارت می کنند) و کمونیسم (تئوری که در آن مالکیت تمام دارایی ها به صورت عمومی است و هرکس بر اساس نیازها و نقاط قوت خود کار می کند).
چه کسی اصطلاح اقتصاد سیاسی را ابداع کرد؟
آدام اسمیت را عموما به عنوان پدر علم اقتصاد و پدر اقتصاد سیاسی می دانند. اما این اصطلاح معمولا به اقتصاددان فرانسوی Antoine de Montchrestien نسبت داده می شود که کتاب "Traité de l'économie politique" را نوشت که به صورت "معاهده اقتصاد سیاسی" ترجمه می شود.
جمع بندی
در این مطلب به طور مفصل با مفهوم اقتصاد سیاسی و انواع آن آشنا شدیم. دامنه و گستره این حوزه در واقع مطالعه چگونگی اجرای نظریه های اقتصادی مانند سرمایه داری یا کمونیسم در دنیای واقعی می باشد. این حوزه اکنون در بسیاری از دانشگاه های برتر در حال تدریس می باشد و کسانی که اقتصاد سیاسی را مطالعه می کنند، به دنبال درک چگونگی تأثیر تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم بر یک سیستم اقتصادی هستند.
تفاوت اقتصاد کینزی و کلاسیک
در علم اقتصاد، نظریه ها و اعتقادات خاصی وجود دارند و هر کدام از این عقاید، طرفداران و حامیان خود را دارند و پیروی از هر یک از این نظریه ها، پیامدها و مزایا و معایب خود را دارد. به طور کلی، 2 نظریه اقتصاد کینزی و کلاسیک از جمله نظریه های مشهور هستند که طرفداران خاص خود را دارند و در اصول و جزییات، تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. بنابراین، اگر شما نیز در خصوص تفاوت اقتصاد کینزی و کلاسیک کنجکاو هستید، توصیه می کنیم تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
نظریه اقتصاد کینزی
نظریه اقتصادی کینزی از جان مینارد کینز، اقتصاددان بریتانیایی بر جای مانده است. این نظریه از تحلیل وی در مورد رکود بزرگ در دهه 1930 سرچشمه می گیرد.
اعتقاد طرفداران کینزی
طرفداران کینزی معتقدند که سرمایه داری، سیستم خوبی است؛ اما گاهی اوقات به کمک نیاز دارد. در واقع وقتی همه چیز خوب است، مردم کار می کنند، درآمد کسب می کنند و آن را صرف چیزهایی می کنند که می خواهند. هزینه ها اقتصاد را تحریک می کند و همه چیز به طور عادی پیش می رود. اما وقتی اقتصاد نزولی می شود، این حالات تغییر می کند.
تاریخچه مختصری از اقتصاد کینزی
اقتصاددان انگلیسی، جان مینارد کینز، در پی رکود بزرگ، آنچه را که ما از آن به عنوان اقتصاد کینزی یاد می کنیم، آغاز کرد. کینز به دنبال افزایش حقوق دولت و مالیات کمتر برای تحریک تقاضا و خارج کردن اقتصاد کشور از رکود بزرگ بود.
در زمان های سخت تر، مشاغل شروع به بستن و اخراج کارمندان خود می کنند. مردم پولی برای خرج کردن ندارند و سعی می كنند اندكی را كه باقی مانده است، پس انداز كنند. هنگامیکه مردم هزینه های خود را ترک می کنند، اقتصاد حرکت خود را از دست می دهد و دچار تزلزل می شود.
اقتصاد کلاسیک و بازارهای آزاد
تئوری اقتصاد کلاسیک یک نظریه جدید از مقررات مالی به این معناست که اگر بازارهای آزاد تنها بمانند، خودشان را تنظیم می کنند. طبق این نظریه، بازارها تعادل خود را بدون دخالت مردم یا دولت پیدا خواهند کرد.
رهایی در اقتصاد کلاسیک
در اقتصاد کلاسیک، هر کس آزاد است که منافع شخصی خود را در بازاری آزاد و قابل رقابت برای همه، دنبال کند. وقتی افراد در مشاغل مختلف کار می کنند، حقوق می گیرند و از این دستمزدها برای خرید محصولات دیگر استفاده می کنند. در اصل، کارگران تقاضای خود را برای کالاها و خدمات ایجاد می کنند.
تاریخچه مختصری از اقتصاد کلاسیک
اقتصاد کلاسیک نظریه ای است که آدام اسمیت در اواخر قرن هجدهم مطرح کرد و بعداً در آثار دیوید ریکاردو و جان استوارت میل توسعه یافت. افکار نظریه کلاسیک، که تا حدود دهه 1870 در آموزش اقتصادی در بریتانیا مشهور بود، متمرکز بر تقویت اقتصاد و آزادی اقتصادی، تأکید بر الگوهای لائیس فایر و رقابت آزاد بود.
تفاوت بین اقتصاد کینزی و کلاسیک
تفاوت بین نظریه اقتصاد کینزی و کلاسیک، سیاست های دولت را تحت تأثیر قرار می دهد. یک طرف معتقد است که دولت باید نقشی فعال در کنترل اقتصاد داشته باشد؛ در حالیکه مکتب دیگر فکر می کند اقتصاد برای تنظیم خود بهتر است تنها بماند. پیامدهای هر دو نیز برای صاحبان مشاغل کوچک، هنگام تلاش برای تصمیم گیری استراتژیک، برای توسعه شرکت های خود پیامدهایی دارد.
نقش دولت در اقتصاد
اقتصاددانان کلاسیک، هزینه های دولت را دوست ندارند و به خصوص از بدهی های دولت بیزار هستند. آن ها بودجه متعادل را ترجیح می دهند زیرا اعتقاد ندارند که اقتصاد از هزینه های بالاتر دولت سود می برد. از سوی دیگر کینزی ها با استقراض دولت مشکلی ندارند، زیرا آن ها متقاعد شده اند که هزینه های دولت تقاضای کل را در اقتصاد افزایش می دهد.
بیکاری و تورم
علاقه مندان به كینزی، مشاركت دولت را ترجیح می دهند و بیشتر از نگرانی در مورد تورم، نگران شغل افراد هستند. آن ها نقش کارگران را استفاده از توانایی های خود برای کمک به منافع جامعه می دانند. کینزی ها نگران هزینه کالاها یا قدرت خرید ارز نیستند.
اقتصاددانان کلاسیک نگرانی هایی در مورد بیکاری دارند اما بیشتر نگران تورم قیمت هستند. آن ها تورم را بزرگترین تهدید برای رشد شدید بلندمدت اقتصاد می دانند. کلاسیک ها معتقدند که اقتصاد همیشه به دنبال سطحی از اشتغال کامل است. آن ها فکر می کنند بیکاری ناشی از دخالت دولت در بازار آزاد یا وجود انحصار در یک صنعت است.
قیمت ها و تأثیرات بازار
طرفداران اقتصاد کلاسیک، بازاری را می خواهند که بتواند سطح عرضه و تقاضای خود را پیدا کند. آن ها معتقدند که قیمت ها باید بر اساس خواسته های مصرف کنندگان نوسان داشته باشند و بازار، خود را با هرگونه کمبود و مازاد محصولات تطبیق می دهد. کینزی ها معتقدند قیمت ها باید سخت تر باشد و دولت باید سعی کند ثبات قیمت ها را حفظ کند. آن ها مایلند تا مردم و شرکت ها تحت تأثیر دولت باشند تا دولت بتواند قیمت ها را در محدوده مشخص نگه دارد.
رشد آینده اقتصاد
تفاوت اساسی بین اقتصاد کینزی و کلاسیک در نحوه پیش بینی و درمان رشد آینده اقتصاد است. کینزی ها روی مشکلات کوتاه مدت تمرکز می کنند. آن ها این موضوعات را نگرانی های فوری می دانند كه دولت باید برای اطمینان از رشد بلندمدت اقتصاد با آن ها برخورد كند.
از سوی دیگر، با برقراری بازار آزاد برای سازگاری با مشکلات کوتاه مدت، کلاسیک گرایان بیشتر در گرفتن نتایج بلندمدت متمرکز هستند. آن ها معتقدند مشکلات کوتاه مدت فقط دست اندازهای جاده ای است که در نهایت، بازار آزاد برای خود حل خواهد کرد.
جمع بندی
در این مقاله در مورد دو نظریه معروف در اقتصاد یعنی اقتصاد کینزی و کلاسیک صحبت کردیم و تفاوت ها و نقطه نظرات گوناگون طرفداران آن ها را بازگو کردیم. اینکه بین اقتصاد کینزی و کلاسیک، کدامیک کارآمدتر است، نمی توان با قطعیت تعیین کرد. در اکثر کشورها، صاحبان مشاغل مجبورند از اقدامات سیاستمداران و رهبران مشاغل به عنوان تابلوهای راهنما استفاده کنند تا به آن ها در تصمیم گیری های خود درباره رشد شرکت هایشان کمک کنند. به طور خلاصه می توان گفت که اقتصاد کلاسیک بر این واقعیت تأکید دارد که بازارهای آزاد منجر به نتیجه ای کارآمد می شوند و خود آن ها تنظیم می شوند. در طرف مقابل نیز طرفداران کینزی معتقدند که اقتصاد به دلیل بازارهای ناقص، می تواند برای مدت زمان قابل توجهی زیر ظرفیت کامل باشد. آن ها برای غلبه بر رکود اقتصادی، نقش بیشتری در سیاست های انبساطی مالی و مداخله دولت قائل هستند.
نبرد بین DeFi ، CeFi و جناح محافظه کار
ما در آغاز برخی تغییرات بزرگ در دنیای مالی هستیم و با ترکیب DeFi و CeFi سرعت انتقال به آینده سریعتر خواهد بود. ما در مدرسه، اقتصاد واقعی را یاد نمی گیریم. در عوض، اقتصاد voodoo را یاد می گیریم. به عنوان مثال، به ندرت استادان بینش ارزشمندی را که مکتب اقتصاد اتریش برجسته می کند، به ما ارائه می دهند.
بنابراین افراد برای درک نحوه کار دنیای مالی باید در شرایط خود تغییر ایجاد کنند. حقیقت چگونگی ساخته شدن سیستم مالی، نحوه کار آن، اینکه چه کسی آن را کنترل می کند و غیره برای آنها یک دنیای کاملاً جدید است.
اگر واقعاً درباره حقیقت جستجو کنید و ببینید چطور همه اینها کار می کنند، ممکن است ارتباطات خاصی برقرار کنید، از جمله اینکه چرا عیسی، صرافان را از معبد اخراج کرد، چگونه انگلیس به یک امپراتوری بزرگ تبدیل شد و چرا دلار آمریکا در حال از دست دادن قدرت خرید خود است. بنابراین بسیاری از مردم روزانه از پول استفاده می کنند اما سیستم پشت آن را زیر سوال نمی برند.
دو نظریه درباره آینده دنیای مالی وجود دارد. یک نظریه این است که افراد مبتکر، فناوری پیشرفته فناوری بلاک چین، امور مالی غیرمتمرکز
در حالی که نخبگان برای سود دهی مجدد اقتصاد جهانی تلاش می کنند، استارت آپ های ارز دیجیتال در حال توسعه خدماتی هستند که با قدرتمندترین شرکت های وال استریت و بانک های مرکزی رقابت می کنند. کارآفرینان و توسعه دهندگان شروع به ساخت آنچه که آنها امور مالی غیرمتمرکز می نامند، می کنند که یک سیستم کاملاً جدید است که در آن کاربران می توانند به صورت غیرمتمرکز وام بدهند،. چند سال پیش، تنها گزینه انتخابی شما انجام این کار از طریق بانک بود.
هرچند، تا مدتی پیش فقط بانک های مرکزی می توانستند پول چاپ کنند، دیفای در حال ایجاد فناوری هایی است که در آن افراد قادر به رمزگذاری ارزهای معاملاتی خود به صورت توکن یا ارزهای دیجیتال هستند. اینترنت روند ایجاد و توزیع محتوا را غیرمتمرکز کرد. به عنوان مثال، هر کسی می تواند یک کانال YouTube داشته باشد. دیفای برای امور مالی نیز همین کار را می کند.
دیفای روند بعدی تکامل سیستم مالی است
ما زمانی طلا را به عنوان ارز جهانی استفاده می کردیم زیرا کمیاب بود. بیت کوین (BTC) این مدل کمیابی را کپی برداری کرده است. مدیچی ها در پشت اولین بانک هایی قرار داشتند که مردم را ترغیب می کردند تا طلا را در ازای یک قطعه کاغذ که نشان دهنده طلای شما بود، ذخیره کنند. آنها فهمیدند که هیچ کس هرگز بازپرداخت طلاها را به طور یکجا درخواست نمی کند، در متیجه شروع به دادن وام در ازای دارایی های خود کردند- شبیه به برخی از فناوری های دیفای امروزی. از یک منظر، با نگاهی به تاریخچه بانکداری، می توانید آینده دیفای را پیش بینی کنید.
امیدوارکننده ترین برنامه های دیفای امروزه شامل پروتکل هایی برای نرخ بهره غیرمتمرکز، استخر نقدینگی، پول ثابت و غیره است. به عنوان مثال، فرض کنید شما ۱۰،۰۰۰ دلار در بانک خود دارید و بانک ۰٪ سود یا سود منفی بابت آن پول به شما می دهد. پلتفرم های دیفای راه حل هایی را ارائه می دهند که می توانید با همین ۱۰ هزار دلار ۳ تا ۴ درصد درآمد کسب کنید.
بانک های بزرگ توسط دیفای تهدید می شوند. آنها ضد بیت کوین بودند در حالی که در پشت صحنه فناوری زیربنایی بلاک چین را آزمایش می کردند. آنها مشکوک بودند که بیت کوین می تواند تعادل را در دنیای مالی تغییر دهد. در حال حاضر، آنها در حال راه اندازی استیبل کوین ها و زیرساخت های دفتر کل توزیع شده خود هستند.
اگر به JPMorgan Chase نگاه کنید، اخیراً دفتر کل توزیع شده خود را با دولت سنگاپور راه اندازی کرده است. همانطور که به طور کلی اتفاق می افتد، مبتکران در سطح پایه دو تا سه سال از این غول ها جلوتر بودند. به همین دلیل، هنوز نمی توان گفت که بانک های بزرگ اقداماتی اساسی را برای حرکت به سوی دیفای انجام داده اند. بانک های بزرگ ابتدا بر روی راه حل های دفتر کل توزیع شده اثبات شده یک نظریه جدید از مقررات مالی مانند راه حل های پرداخت برون مرزی، جایگزینی سیستم های ابری اینترنتی با سیستم های ابری دفتر کل توزیع شده و غیره متمرکز خواهند شد.
آینده امور مالی غیرمتمرکز
امروزه عوامل زیادی وجود دارند که بر آینده دیفای تأثیر می گذارند. یک مثال در این زمینه، اتریوم۲٫۰ و تلاش آن برای حل مقیاس پذیری اتریوم می باشد. موفقیت یا عدم موفقیت آن بر هر چیزی که به بلاک چین اتریوم مربوط می شود، تأثیر می گذارد.
عامل دیگر نحوه واکنش بانک ها و قانون گذاران به پدیده دیفای است. در حال حاضر، دیفای باید خود را به عنوان یک صنعت تنظیم کند. ما باید رفتار اخلاقی داشته باشیم و راه حل هایی مانند بیمه ارائه دهیم که به افراد پادمان می دهد. تا زمانی که چنین معیارهایی را توسعه ندهیم و به آنها نپردازیم، دیفای قادر به رقابت با سیستم بانکی سنتی نخواهد بود.
کارآفرینان ارز دیجیتال باید به مردم درمورد دیفای آموزش دهند تا به آنها در درک اینکه چرا این فناوری جدید می تواند به درد زندگی روزمره مردم بخورد کمک کنند. بعلاوه، پذیرش گسترده دیفای به تنهایی بعید به نظر می رسد. برخی از افراد به سادگی نمی خواهند با یک فناوری کاملا غیرمتمرکز برخورد کنند.
صنعت دیفای با درج جنبه های خاصی از دنیای مالی قدیمی در مدل کسب و کار خود سود می برد. آنجاست که ترکیبی از دیفای و امور مالی متمرکز یا CeFi ظاهر می شود.
برنامه های متمرکز و غیرمتمرکز را می توان برای ایجاد انواع جدید اقتصادی و ترغیب افراد بیشتری به استفاده از دیفای ترکیب کرد. در پایان، نباید فقط با تمام پس انداز خود به قراردادهای هوشمند اعتماد کنید. این صنعت هنوز آنقدر پیشرفته نیست.
اقتصادهای دیجیتال جدید می توانند از هر جای دنیا به وجود آیند و اشکال مختلفی داشته باشند و فرصت هایی را برای همه ایجاد کنند. دیفای در یک خلا وجود ندارد. به عنوان مثال، رشد دیفای به تکامل و عدم تمرکز فناوری به طور کلی، از جمله اینترنت و اقدامات امنیتی بستگی دارد.
علاوه بر این، سیستم مالی به سبک قدیمی رقابت سختی است. ما به عنوان یک صنعت باید در جایی که می توانیم پیشرفت کنیم صادق باشیم و درک بهتر مردم یکی از این زمینه هاست. با ترکیب DeFi و CeFi، می توانیم از یک جهان متمرکز به جهانی غیرمتمرکز انتقال پیدا کنیم و در نهایت در نبرد قدیمی بین DeFi و CeFi پیروز شویم.
چگونه یک ارز دیجیتال به پول تبدیل میشود / یک نظریه جدید برای سیستم جهانی مبادله دیجیتال
پس از افزایش غیرمنتظره نرخ تورم و در ادامه، نوسانات شدید آن در ایالات متحده، فرصت مناسبی در اختیار اقتصاددانان جریان اصلی که بیتکوین را بهعنوان یک ارز قبول ندارند، قرار گرفت تا از نوسانات پیشآمده برای زیر سؤال بردن ماهیت بیتکوین بهعنوان یک ارز استفاده کنند. اقتصاددانان معتقدند پول سه وظیفه اصلی وسیله مبادله، ذخیره ارزش و واحد محاسبه را در اقتصاد بر عهده دارد. به عقیده آنها چنین حرکات نوسانی باعث میشود که ارزهای دیجیتال نتوانند به آنچه اقتصاد سنتی بهعنوان سه کارکرد اصلی پول توصیف میکند، عمل کنند. به گفته آنها زمانی که ارزش یک ارز به هیچعنوان قابل پیشبینی نیست، نمیتواند سه وظیفه نامبرده را بهخوبی انجام دهد.
اما اگر سه وظیفهای که اقتصاددانان سنتی از آن بهعنوان کارکردهای اصلی پول یاد میکنند، بر اساس تعریفی ناقص و محدود از پول باشد، چه؟
نگاه مردم به «پول» در طول تاریخ همانند نگاهشان به اشیایی نظیر اسکناس یا فلز گرانبهایی مانند طلا بوده است که در این صورت و با در نظر گرفتن پول بهعنوان یک شیء گرانبها، ماهیت اصلی آن بهعنوان یک سیستم حکمرانی معمول و قابل اعتمادِ اجتماعی که جهت ردیابی نقلوانتقال اموال و تسویه بدهی ابداع شده، نادیده گرفته میشود؛ بنابراین با تلقی پول بهعنوان شیئی نظیر طلا که قابلیت انباشتهشدن دارد، آن را به بتی در اقتصاد تبدیل کردهایم.
مسئله اصلی، ارز مورد قبول جهانی یک اقتصاد یا کشور است که با پول تفاوت دارد. ارز صرفاً ابزاری است که انجام کار بسیار دشوار ثبت، شمارش و ارزشگذاری تراکنشها را در جامعهای از افراد غریبه و غیر قابل اعتماد آسانتر میکند.
پول نقد را میتوان بهعنوان یک دستگاه ثبت سوابق غیرمتمرکز و همتابههمتا در نظر گرفت. اگر من ۱۰ دلار به شما بدهم، حساب ناشناس من در اقتصاد دلاری به اندازه ۱۰ دلار، بدهکار و حساب شما به همان اندازه بستانکار میشود. اگر آن وجوه را به بانکی واریز کنید، حساب را به سیستم حسابداری دیگری منتقل میکنید، اما در نهایت همان عملکرد را انجام میدهد.
در طول قرنها، این مدل پولی مبتنی بر پول ملی غالب شد و دولتهای مستقل آن را بهصورت یک سیستم سازماندهی و کنترل اجتماعی شکل دادند. خواه ارز فیات باشد یا ارزی با پشتوانه طلا، به هر حال دولت قوانینی را تعیین کرده و پایه و اساس اعتماد را فراهم کرده که به موجب آن مردم از این سیستم ثبت سوابق استفاده میکنند؛ اما این تنها راه سازماندهی پول نیست.
آیا بلاکچین و داراییهای دیجیتال میتوانند نیاز به ارزهای رایج جهانی را از بین ببرند؟
اکنون، نسل جدیدی از سیستمهای انتقال ارزش باز، مقاوم در برابر سانسور و تفاوتهای جغرافیایی ظاهر شده است. ارزهای دیجیتال و پروتکلهای بلاکچین زیربنایی آنها میتوانند بدون نیاز به اخذ اجازه از دولتها، قوانین و چارچوبی از اعتماد را برای کاربران فراهم کنند؛ حتی اگر کاربران آنها به قوانین کشور خود متعهد باشند.
بسیاری از حامیان ارزهای دیجیتال، با همان غریزه «تمرکز»، تمایل دارند که بیتکوین جایگزین دلار شود یا حداقل یک جایگزین موازی برای آن باشد.
میتوان مسیری را دید که در آن بلاکچین و داراییهای دیجیتال نیاز به ارزهای رایج جهانی را بهطور کلی برطرف میکنند. برای رسیدن به این مهم راه طولانی در پیش است؛ اما اگر بتوان پروتکلهای تبادل دادهها و قابلیت همکاری و پردازش تراکنشها را به شیوهای غیرمتمرکز مقیاسبندی کرد، به گونهای که خریداران و فروشندگان داراییهای دیجیتال بتوانند بدون نیاز به اعتماد به واسطهها، سوآپهای اتمی متقابل زنجیرهای را بهطور انبوه معامله کنند، چیزی شبیه به یک سیستم جهانی مبادله ارز دیجیتال کسری قابل تصور است (سوآپهای اتمی قراردادهای مبادله خودکاری هستند که به دو طرف امکان دادوستد توکنها از دو بلاکچین مختلف را میدهند. این نوع مکانیسم که معاملات زنجیرهای اتمی نامیده میشود، نیاز به نهادهای شخص ثالث متمرکز را در هنگام انجام معاملات کاملاً از بین میبرد).
مالکیت کسری نوعی از مالکیت است که بر اساس آن شما میتوانید صاحب بخشی از یک کالا باشید نه همه آن. سهام مالکیت کسری در دارایی به سهامداران فردی فروخته میشود که در مزایای دارایی مانند حقوق استفاده، اشتراک درآمد، دسترسی اولویت و نرخهای کاهشیافته سهیم هستند. این نوع مالکیت یک ساختار سرمایهگذاری رایج برای داراییهای گرانقیمت مانند هواپیما، اتومبیلهای اسپورت و املاک مخصوص تعطیلات است. با مالکیت کسری، اگر ارزش دارایی افزایش یابد، ارزش سهام در سرمایهگذاری نیز افزایش مییابد.
بیایید به قدیمیترین روش معامله در تاریخ بشر برگردیم
فرض کنید قصد خرید یک خودرو را دارید. در این صورت شما میتوانید آن را نه با دلار، بلکه با بخشی از یک ملک دیگر مانند سهام کوچک خود در یک NFT خریداری کنید. از قضا، به نظر میرسد این دیدگاه نسخه جدید و دیجیتالی یک سیستم مبادله ارزش قدیمی به نام مبادله کالابهکالاست.
به این ترتیب، استفاده از قدرت مالکیت کسری دیجیتال، حداقل بخشی از مشکل «همزمانی خواستهها» را که سیستم مبادله کالابهکالا را برای تمدنها ناکارآمد کرده بود، برطرف میکند. همزمانی خواسته یک پدیده اقتصادی است که در آن دو طرف هر کدام کالایی را که دیگری میخواهد، در اختیار دارند، بنابراین آنها این اقلام را مستقیماً بدون هیچ وسیله پولی مبادله میکنند. این مشکل زمانی به وجود میآید که هیچ وسیله مبادلهای وجود نداشته باشد. در چنین حالتی خریدار باید فروشندهای را جستوجو کند که او نیز میخواهد همان کالایی را بخرد که خود خریدار برای معاوضه پیشنهاد میکند.
«ارزش منصفانه» را بیابید
ممکن است اقتصاددانان سنتی چنین استدلالی را مضحک بدانند. اینکه چه نامی برای این مبادلات انتخاب میکنید، مهم نیست! ما به یک ارز مشترک نیاز داریم تا بر کار غیرممکنِ یافتن «ارزش منصفانه» در زمان واقعی برای هر دارایی غلبه کنیم. ارزش منصفانه به قیمت یک دارایی اشاره دارد که توسط فروشنده و خریدار مایل تعیین میشود. در واقع تعیین ارزش منصفانه دارایی گستره وسیعی از معیارها را برای تعیین ارزش یک دارایی دربر میگیرد و با ارزش بازار که به قیمت یک دارایی در بازار اشاره دارد، متفاوت است.
مطمئناً، برای اجتناب از اینکه یک ارز واحد به یک مرجع قیمتگذاری جهانی تبدیل شود، باید چیزی پیچیده و غیرقابل درک بسازیم؛ در این صورت به یک پلتفرم قیمتگذاری باز و با قابلیت دسترسی جهانی نیاز داریم که دادهها را از شبکهای جهانی متشکل از اوراکلهای قیمتی دریافت کند که به میلیاردها دستگاه قابل اعتماد و تأییدشده که در هر گوشهای از جهان استقرار یافتهاند، متصل است.
این پلتفرم بر اساس یک سیستم طبقهبندی برای طیف گستردهای از داراییها، بهطور مداوم تعداد تقریباً نامتناهی از مقادیر مرجع متقابل و همیشه در حال تغییر را در هر دارایی نسبت به همه داراییهای دیگر در دسترس قرار میدهد. به نوعی غیرممکن است، یا حداقل تا زمانی که در آستانه تکینگی قرار نگیریم، ممکن نمیشود.
سینگولاریتی (Singularity) یا تکینگی، عبارت است از سرعت رشد علم و فناوری که بر اساس پیشبینی صورتگرفته توسط Ray» Kurzweil» بیان شده است. این رشد فناوری به گونهای نیست که تماماً توسط انسان صورت گیرد؛ بلکه منظور از سینگولاریتی یک بازه زمانی از تاریخ است که در آن نوآوریهای انسان به قدری پیشرفت خواهد کرد که باعث به وجود آمدن هوش مصنوعی یا رباتهایی میشود که از خود انسان هوشمندتر خواهد بود.
یک راه سادهتر
اما برای از بین بردن سلطه ارزهای ملی نیازی به دستیابی به چنین وضعیت فراگیری نداریم؛ بهعنوان مثال، دلار میتواند بهعنوان قیمت مرجع جهانی باقی بماند، اما نیازی نیست مردم در معاملات خود از آن استفاده کنند. در واقع، ما میتوانیم ارزهای غالب را از واسطه مبادله و توابع ذخیره ارزش حذف کنیم و در عین حال نقش واحد حسابشان را حفظ کنیم.
در حال حاضر، یک نظریه جدید از مقررات مالی بانکهای مرکزی در سنگاپور و امارات متحده عربی در حال بررسی راهحلهایی برای همکاری و تبادل اطلاعات جهت راهاندازی ارز دیجیتال بانک مرکزی خود هستند. پیامدهای چنین اقداماتی برای دلار بهعنوان یک ارز ذخیره جهانی و مناسب برای سرمایهگذاری بسیار گسترده است.
اگر قدرت تخیل خود را به سناریویی با اندازههای بسیار کوچکتر از سیستم مبادله دیجیتال جهانی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، تقلیل دهیم، چشمانداز مبادلههایی که یا ارزهای موجود را دور میزنند یا در آنها از ارزهای موجود بهعنوان قیمت مرجع استفاده میکنند، بسیار بیشتر خواهد بود.
به این فکر کنید که چگونه اتر توسط بسیاری ـ نه بهعنوان ارز؛ بلکه به عنوان یک کالای رمزنگاریشده که شبکه اتریوم را نیرو میبخشد ـ بهطور گسترده بهعنوان وسیله مبادله برای خریدوفروش NFT مورد استفاده قرار میگیرد. بیتکوین نیز با وجود نظرات مخالف مدتهاست که همراه با اتر بهعنوان وسیلهای بهمنظور جمعآوری سرمایه برای فروش توکن عمل کرده است. در این شرایط، دلار همچنان بهعنوان قیمت مرجع صریح یا ضمنی در پسزمینه پنهان است.
همچنین با گذر زمان، افراد بیشتری به بیتکوین، اتر یا سایر داراییهای دیجیتالی روی میآورند. تعداد زیادی از معاملهکنندگان بیتکوین هستند که دوست دارند به همه یادآوری کنند که قیمت هر بیتکوین در برابر دلار هرچه که باشد، یک بیتکوین همچنان ارزش یک بیتکوین را دارد. بسیاری بر این باورند که بیتکوین، با مکانیسم عرضه پایدار و مقاوم در برابر سانسور، میتواند به بخش پایه وثیقه برای سیستم مالی جهانی تبدیل شود و نقشی شبیه به اوراق خزانهداری ایفا کند.
دلار از ابتدا هم پول نبود!
چه در دنیای آینده، دلار بهطور کامل از تصویر ناپدید شود، چه یک قیمت مرجع باقی بماند، گسترش سیستم رمزنگاری نشان میدهد که در نهایت میتواند یک واحد حساب جهانی باشد. در آن صورت تنها وظیفه ابزار مبادله و ذخیره ارزش بر عهده دلار باقی خواهد ماند، حال سؤالی که پیش میآید این است: «در این صورت آیا دلار، دیگر پول نیست؟»
پاسخ این است که دلار ـ بهعنوان یک شیء ـ از ابتدا هم پول نبود؛ بلکه عنصری از پول بود، یک روش غالب برای ردیابی نقلوانتقال اموال و تسویه بدهیها. ممکن است نقش دلار در سیستم اقتصاد جهان در آینده مورد بحث کاهش یابد، در حالی که نقش بیتکوین، اتر، NFTها و سایر داراییهای دیجیتال افرایش خواهد یافت، اما به هر حال هیچکدام از آنها پولی نخواهند بود که قبلاً در مورد آن فکر میکردیم.
- درخواست پناهندگی در سوئد