الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال

جزئیات خبر
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
- روندهای صعودی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
- روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
- بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
- الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
- الگوی پرچم (Flag)
- الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
- الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه)
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
- الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
- الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
- الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت 500 تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت 535 تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway gap)
- شکاف فرار (runaway gap)
- شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
جعبه | سرویس اشتراک ویدیو
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به جعبه می باشد.
مسئولیت محتوای ویدئوهای بارگذاری شده با منتشرکننده است و سایت جعبه مسئولیتی در قبال آن ندارد.
افزایش بازدید ویدیوهای شما با استفاده از پلتفرم تبلیغات هوشمند سنجاق
آموزش رایگان بورس در شیراز | الگوی سر و شانه تحلیل تکنیکال | موسسه آوای مشاهیر
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال چیست؟ الگوی سر و شانه در دسته ی الگوهای برگشتی قرار میگیرد. همانطور که از نامگذاری آن مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه، الگوییست با سه قله که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه قله ها بلندترمی باشد. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نمودار خاصی را تشکیل میدهد که نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابلاعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری می دهد که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند نزولی یا صعودی سهم رو به پایان می باشد. به طور میانگین الگوی سر و شانه در بورس وقتی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. نهایتا، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد. الگوی سر و شانه سقف این الگو در انتهای یک حرکت صعودی رخداده و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت می گردد. در الگوی سر و شانه سقف، در بورس ما شاهد سه قله هستیم. در بین این قلهها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که درواقع همان قسمت “سر” الگو هست و دو قله مجاور آنکه ارتفاع کمتری دارند، شانههای راست و چپ را تشکیل میدهند. هدف موسسه کارآفرین آوای مشاهیر: این ها پرسش هایی هستند که الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال سعی شده در این ویدیو در موسسه کار آفرین آوای مشاهیر در راستای آموزش بورس در شیراز منتشر شده است . به طور مختصر پاسخ داده شوند. پس تا پایان با ما همراه باشید. از کجا شروع کنم؟ دوره جامع نوابغ بورس دوره معامله گری طلا دوره نوابغ توربو دوره رایگان اسطوره طلا شیب خط گردن در الگوی سر و شانه خط گردن در الگوی سر و شانه در بورس سقف به طور معمول شیبی ملایم و رو به بالایی دارد. در برخی اوقات این خط افقی می گردد. اما این دو حالت تفاوت زیادی با همدیگر ندارند. هرزمان خط گردن در الگوی سر و شانه سقف دارای شیب نزولی شود، نشانه ضعیف بودن بازار است و اغلب به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل میگیرد. تحلیلگرها الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال تا شکسته شدن خط گردن صبر میکند و اگر قصد فروش داشته باشند باید کمی بیشتر صبر کنند؛ زیرا در حالتی که شیبخط ،کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر می گردد. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است؛ ولی بازهم این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر میشود. حدضرر و حد سود در الگوی سر و شانه حد ضرر الگو، در بالای شانه راست قرار میگیرد. البته گاهی الگوهای سر و شانهای به وجود میآیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک می باشد. در این حالت میتوانید حد ضرر را در بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئنتری داشته باشید. برای به دست آوردن حد سود کافی است فاصله قسمت سر تا خط گردن را اندازهگیری کرده و از مکانی که خط گردن شکسته میشود به سمت پایین اعمال کنید، مانند مثال در ویدیو عمل کنید. الگوی سر و شانه کف یا معکوس نام دیگر الگوی سر وشانه کف الگوی سر و شانه معکوس در بورس هم شناخته میشود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و حد ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو خواهد شد. این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکلگرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و عمدتا تشکیلدهنده بخش “سر” الگو می باشد .
استفاده از الگوی سروشانه معکوس برای شناسایی تغییر روند
معاملهگران ارزهای رمزپایه و بازار سهام الگوی سروشانه معکوس را نشانه اولیه از شکلگیری روند صعودی جدید میدانند. هدف هر معاملهگر، خرید در کف و فروش در سقف است. اما تعداد کمی از آنها از خود شجاعت نشان میدهند و در هنگام معکوس شدن روند نزولی اقدام به خرید میکنند.
وقتی که قیمتها در حال سقوط هستند، احساسات منفی میشوند و ترس شدید بر بازار حاکم میشود. اما در چنین مواقعی است که الگوی سروشانه معکوس (IHS) در نمودار شروع به شکلگیری می کند.
الگوی سروشانه معکوس از نظر ساختار شبیه به الگوی سروشانه معمولی است. کامل شدن الگوی سروشانه معکوس نشانه پایان روند نزولی و شروع روند صعودی جدید است.
اصول الگوی سروشانه معکوس
الگوی IHS یک ساختار معکوس است که پس از یک روند نزولی شکل میگیرد. این الگو دارای یک سر، یک شانه چپ و یک شانه راست است که وارونه هستند و در زیر خط گردن قرار گرفتهاند. شکست به بالای خط گردن این الگو را کامل میکند و نشان میدهد که روند نزولی معکوس شده است.
الگوی سروشانه معکوس
نمودار بالا نشان میدهد که دارایی در روند نزولی قرار دارد. اما پس از کاهش قابل توجه قیمت، خریداران مطمئن میشوند که قیمت به سطحهای جذابی رسیده و خرید در کف قیمت را آغاز میکنند. هنگامی که تقاضا بیش از عرضه باشد، دارایی اولین دره از شانه چپ را تشکیل میدهد و قیمت شروع به افزایش میکند.
در یک روند نزولی، معاملهگران با هر افزایش قیمتی اقدام به فروش میکنند. فروشندگان بعد ازاصلاح قیمت از سقف، برای فروش هجوم میآورند و قیمت با تشکیل یک کف پایینتر از کف قبلی، درزیر اولین دره قرار میگیرد. با این حال، خرسها نمیتوانند از این ضعف استفاده کنند و روند نزولی را از سر بگیرند. خریداران در کف خرید میکنند و یک روند صعودی شروع میشود. در نتیجه سر الگو شکل میگیرد. با نزدیک شدن قیمت به اوج قبلی (جایی که روند صعودی متوقف شده بود)، خرسها دوباره وارد عمل میشوند.
قیمت کاهش مییابد و سومین دره شکل میگیرد. قیمت تقریبا موازی با اولین دره متوقف میشود، چون خریداران انتظار معکوس شدن روند را دارند و برای خرید هجوم میآورند. این شانه راست الگو را تشکیل میدهد. قیمت بالا میرود و این بار روندهای صعودی میتوانند قیمت را به بالای خط گردن برسانند و الگو را تکمیل کنند.
بعد از آن، خط گردن حمایت جدید قیمت میشود، چون خریداران در زمان کاهش به این حمایت اقدام به خرید میکنند. این نشان دهنده شروع یک روند صعودی جدید است.
شناسایی روند صعودی جدید با الگوی سروشانه معکوس
سروشانه معکوس بیت کوین
بیت کوین در 26 ژوئن سال 2019 یک سقف در سطح 13970 دلار تشکیل داد و از آن زمان به بعد وارد یک روند نزولی شد. خریداران وارد عمل شدند و کاهش قیمت را در منطقه حمایت 7000 تا 6500 دلار متوقف کردند، در نتیجه شانه چپ الگوی سروشانه معکوس تشکیل شد. سپس قیمت یک روند بازیابی را شروع کرد و به سطح 10450 دلار رسید. در این سطح، معاملهگران کوتاه مدت برای رزرو سود خود اقدام به فروش کردند و فروشندگان وارد موقعیتهای شورت شدند که هدف آن ادامه روند نزولی بود.
فشار فروش منجر به شکست سطح حمایت 6500 دلار شد و بیت کوین در 13 مارس 2020 به سطح 3782.13 دلار کاهش یافت. خریداران این سقوط را یک فرصت خرید در نظر گرفتند و همین موجب شروع یک روند صعودی قوی شد که قیمت را به نزدیک سطح 10450 دلار رساند. این دره دوم، سر الگو را تشکیل داد.
شانه راست کم عمق بود، زیرا فشار فروش کاهش یافته بود و خریداران برای خرید منتظر اصلاح عمیقتر نبودند. سرانجام، روندهای صعودی در 27 جولای قیمت را به بالای خط گردن رساندند و الگوی سروشانه معکوس را تکمیل کردند.
خرسها با کاهش قیمت به خط گردن سعی کردند گاوها را به دام بیندازند. اگرچه قیمت دقیقا به زیر خط گردن رسید، معاملهگران اجازه ندادند در زیر سطح 10000 دلار باقی بماند. این نشان دهنده تغییر احساسات بود. وقتی که خریداران قیمت را به بالای سطح 12500 دلار افزایش دادند، حرکت صعودی شتاب گرفت.
نحوه محاسبه هدف الگوی سروشانه معکوس
محاسبه هدف الگوی سروشانه معکوس
برای برآورد هدف الگوی سروشانه معکوس، عمق را از خط گردن تا پایینترین سطح (که سر را تشکیل میدهد) محاسبه کنید. در مثال بالا، خط گردن در حدود 10450 دلار است. با کم کردن کف 3782.13 دلار از این مقدار، عمق 6667.87 دلار بدست میآید.
سپس عمق بدست آمده را به سطح شکسته شده اضافه کنید که در مثال بالا نزدیک به 10550 دلار است. در نتیجه، هدف 17217.87 دلار حاصل میشود. وقتی روند از نزولی به صعودی تغییر میکند، قیمت ممکن است تا نزدیک این هدف برسد یا فراتر از آن برود. بنابراین، معاملهگران باید از این هدف به عنوان راهنما استفاده کنند و صِرف رسیدن قیمت به این سطح، از موقعیت خود خارج نشوند.
گاهی اوقات این الگو تکمیل نمیشود
هیچ الگویی با شکست صعودی تکمیل نمیشود و معاملهگران قبل از شروع معامله باید منتظر بمانند تا الگو کامل شود. گاهی اوقات، ساختار الگو شکل میگیرد، اما شکست صعودی رخ نمیدهد. بنابراین، معاملهگرانی که زودتر از کامل شدن الگو وارد موقعیتهای معاملاتی میشوند، به دام میافتند.
نمودار قیمت چین لینک
برای مثال، چین لینک در 29 ژوئن سال 2019 به سقف 4.58 دلار رسید واصلاح نزولی را آغاز کرد. خریداران تلاش کردند تا کاهش قیمت را در منطقه حمایت 2.20 تا 2 دلار متوقف کنند. این منجر به شکلگیری یک الگوی IHS با یک سر و دو شانه شد که در نمودار بالا آن را مشاهده میکنید.
اگرچه قیمت در 19 آگوست سال 2019 به خط گردن رسید، روندهای صعودی نتوانستند قیمت را به بالای آن برسانند. به همین دلیل، این الگو ناقص ماند و سیگنال خرید صادر نشد.
قیمت چین لینک از خط گردن کاهش یافت و به زیر سر الگو در 1.96 دلار شکست و الگو را باطل کرد. این باعث شد تا معاملهگرانی که با انتظار معکوس شدن روند اقدام به خرید کرده بودند، به دام بیفتند.
نکات مهم
الگوی سروشانه معکوس میتواند ابزار مفیدی برای معاملهگران باشد تا با شروع روند صعودی جدید وارد موقعیتهای معاملاتی شوند. اما هنگام استفاده از این الگو باید چند نکته مهم را به خاطر داشته باشید.
معاملهگران قبل از ورود به موقعیتهای لانگ باید منتظر بمانند تا این الگو کامل شود و این اتفاق پس از شکست به بالای خط گردن رخ میدهد. احتمال شروع روند صعودی جدید در شکست به بالای خط گردن که با حجم بالا همراه است، بیشتر از شکست صعودی با حجم پایین است.
وقتی که یک روند معکوس میشود، غالبا برای مدت طولانی ادامه مییابد. بنابراین، معاملهگران نباید برای خروج از موقعیتهای خود الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال عجله کنند، فقط به این دلیل که قیمت به هدف الگو نرسیده است. گاهی اوقات، الگو تکمیل میشود، اما به سرعت جهت حرکت را معکوس میکند و قیمت کاهش مییابد. توصیه میشود که معاملهگران قبل از ورود به موقعیتها، به سایر شاخصها نیز توجه کنند.
اموزش الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی نزولی میباشد که در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشود و در شکل زیر مثالی برای آن را مشاهده میکنید:
این الگو از سه قلهی مجاور به هم تشکیل شده است به نحوی که دوقلهای که در طرفین هستند با یکدیگر هم اندازه و هم سطح اند و قلهی میانی بلندتر از قلههای مجاور است. این سه قله باید تا حدودی از وسط متقارن باشند، به این معنا که نباید قلههای طرفین اختلاف اندازهی زیادی با هم داشته باشند و یا اضلاع قلهی میانی نباید اختلاف اندازهی زیادی با یکدیگر داشته باشند.
سیگنال یابی در الگوی سر و شانه:
در صورتی که قیمت خط گردن(Neck Line) را بشکند و به سمت پایین نزول کند، احتمالا قیمت حداقل به اندازهی ارتفاع سر نزول خواهد کرد.
به همین دلیل به محض نزول قیمت از خط گردن و شکسته شدن آن باید بفروشید(Sell):
زمان مناسب برای خرید(Buy) هم هنگامی فرا میرسد که این الگو صعود کند و قلهی سر را نیز رد کند. در این حالت اکثرا قدرت روند بیشتر خواهد شد و قیمت هم صعود بالایی را تجربه خواهد کرد.
الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی می باشد. همان طور که از نام گذاری مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی می باشند که روند قیمت در آنها تغییر جهت می دهد. در این مقاله به الگوی بازگشتی سر و شانه که از مهمترین الگوهای بازگشتی می باشد می پردازیم. با ما همراه باشید.
شکل گیری الگوی سر و شانه سقف
مطابق شکل 1، تا نقطه A موج صعودی شکل گرفته است. حجم معاملات نیز با افزایش قیمت افزایش می یابد و به سطوح بالای جدیدی می رسد که کاملا طبیعی است. در نقطه c یک چارتیست هوشیار ممکن است متوجه شود که حجم در روند افزایشی که از نقطه A شروع شده کمی کمتر از موج قبلی است. این تغییر به خودی خود اهمیتی ندارد اما به عنوان یک چراغ زرد در ذهن تحلیل گر باقی می ماند.
قیمت دوباره شروع به افت می کند تا نقطه D و حتی ممکن است آشفتگی بیشتری هم به وقوع بپیوندد و نقطه D در پایین تر از نقطه B قرار گیرد. طی یک موج افزایشی قیمت دوباره به نقطه E می رسد ولی قادر به رسیدن به حد بالایی در نقطه c نخواهد بود. اینجا نیز حجم معاملات نسبت به دو قله دیگر کمتر می شود (آخرین موج در نقطه E معمولا به حدود نصف یا دو سوم فاصله بین نقطه C تا D می رسد). برای ادامه روند صعودی هر کدام از نقاط بالایی باید از نقطه بالایی موج پیش از خود فراتر بروند. با ناتوانی صعود موج E در رسیدن به قله قبلی در نقطه C نیمی از ملزومات برای شروع روند نزولی جدید را که اصطلاحا موج پایین رونده نامیده می شود به دست می آید.
در این زمان شکست خط روند اصلی بالایی که پیش از این در نزول نقطه D شکسته شد همچنان اهمیت خود را به عنوان یک اخطار حفظ می کند. اما علی رغم همه این هشدارها تنها چیزی که ما می دانیم این است که روند از حالت صعودی به حالت مستقیم تغییر شکل داده که این ممکن است باعث نقد کردن خریدها در بازار شود اما به اندازه کافی توجیه کننده موقعیت فروش نیست.
شکل 1- الگوی سر و شانه سقف
شکسته شدن خط گردن و کامل شدن الگو
خط نسبتا صافی را می توان در زیر نقاط پایینی رسم کرد (نقاط B و D) که خط گردن نامیده می شود (به خط 2 الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال در شکل 1 نگاه کنید). این خط عموما صعودی با شیب ملایم مثبت است (اگرچه برخی اوقات این خط کاملا افقی یا صاف و در مواقع نادری شیب نزولی دارد). عامل تعیین کننده در الگوی بازگشتی سر و شانه ها، شکست قطعی خط گردن است. در این حال قیمت در حوالی خطوط روند مربوط به کف ها در نقاط B و D نوسان کرده است و خط حمایت را شکسته و تقریبا همه چیز برای آغاز یک روند نزولی و موج های نزولی آماده است. روند نزولی جدید سقف ها و کف های کاهشی دارد که نقاط C، D، E و F هستند. حجم معاملات با شکسته شدن خط گردن باید به طور چشمگیری افزایش یابد. البته افزایش قابل ملاحظه در حجم معاملات در یک روند کاهشی در مراحل اولیه بازار از اهمیت زیادی برخوردار نمی باشد.
حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن
معمولا یک حرکت برگشتی به صورت جهش به بالاتر از خط گردن یا تا حد نقطه پایینی قبلی یعنی نقطه D (به نقطه G نگاه کنید) رخ می دهد که هر دو این ها به عنوان مقاومت برای روند شناخته می شوند. البته وقوع حرکت برگشتی به خط الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال گردن حتمی نیست و گاهی نیز یک جهش بسیار کوچک است. حجم معامله در این هنگام می تواند در تشخیص اندازه این جهش کمک کننده باشد. اگر شکست اولیه خط گردن با معاملات سنگینی انجام شده باشد احتمال وقوع بازگشت کم است زیرا افزایش فعالیت، روند نزولی را با قدرت بیشتری مشخص می کند.
معاملات کمتر در هنگام شکست خط گردن، احتمال وقوع برگشت بیشتری را به همراه دارد. البته جهش باید با حجم معاملات کمی همراه بشود ولی روند نزولی جدید بعدی همراه با فعالیت های معاملاتی بیشتری خواهد بود.
جمع بندی و خلاصه الگوی سر و شانه سقف
در ادامه نکات اصلی مربوط به الگوی سر و شانه سقف را مرور می کنیم.
1- وجود یک روند صعودی اولیه
2- شانه چپ حجم معاملات سنگین تری دارد (نقطه A) و با یک موج نزولی به حفره نزولی B منتهی می شود.
3- موج دوم برای صعود آغاز می شود که با حجم معاملات کمتری همراه است (نقطه C).
4- کاهش بعد از قله دوم یعنی تا پایین تر از قله اول (نقطه A) ادامه می یابد و به سمت پایین ترین نقطه حفره نزولی قبلی حرکت می کند (نقطه الگوی سرو شانه در تحلیل تکنیکال D).
5- موج سوم (موج D-E) آغاز می شود و حجم معاملات کم آن قابل توجه می باشد و هرگز نمی تواند به قله قبلی صعود کند (نقطه C)
6- الگو با شکسته شدن خط گردن کامل می شود.
7- حرکت برگشتی به سمت خط گردن (نقطه G) صورت می گیرد و در ادامه، روند نزولی را به دنبال دارد.
زمان تکمیل الگوی بازگشتی سر و شانه
آنچه کاملا مشهود است وجود سه موج در این نوع الگو است. موج میانی (سر)، بلندترین ارتفاع را نسبت به دو شانه (نقاط A و E) دارا است. الگو تا زمانی که نمودار قیمت، خط گردن را به طور قطع نشکند و قیمت زیر آن قرار نگیرد کامل نمی شود. در این جا دوباره نفوذ در حد 1 تا 3 درصد زیر خط گردن برای ما ملاک می باشد. یا اینکه به طور قطع (مثلا دو روز کاری) قیمت زیر خط گردن بسته شود که در این حالت شکسته شدن خط گردن تایید می شود. اما تا زمانی که در موج نزولی، خط گردن شکسته نشود همواره احتمال اینکه یک الگوی واقعی سر و شانه نداشته باشیم وجود دارد و ممکن است روند رو به بالا مجددا آغاز شود.
پیدا کردن قیمت هدف در الگوی بازگشتی سر و شانه
نحوه به دست آوردن هدف قیمتی در الگوی سر و شانه با توجه به ارتفاع الگو تعریف می شود. فاصله عمودی سر (نقطه C) را تا خط گردن محاسبه کنید. طبق این الگو قیمت به اندازه فاصله محاسبه شده، از محل شکسته شدن نمودار قیمت توسط خط گردن کاهش می یابد. برای مثال در شکل 1، بالاترین نقطه سر مقدار 102 را نشان می دهد و بردار عمودی رسم شده از نقطه C، خط گردن را در مقدار 82 قطع کرده است. این 20 واحد باید از سمت پایین روند نزولی جایی که خط گردن شکسته می شود نیز محاسبه شود. بنابراین با توجه به اینکه خط گردن، نمودار قیمت را در مقدار 85 شکسته است در این صورت قیمت هدف طبق این الگو، 20 واحد کمتر یعنی 65 می باشد. بنابراین طبق الگوی بازگشتی سر و شانه قیمت تا مقدار 65 کاهش می یابد.
نکته مهمی که باید خاطر نشان کرد این است که قیمت هدفی که محاسبه می شود در واقع کمترین مقدار مورد انتظار از تغییرات است. قیمت اغلب نوسان قابل توجهی در اطراف هدف دارد و معمولا بیشتر از قیمت هدف تغییر می کنند. داشتن یک قیمت هدف، ابزار مفیدی است که در تشخیص پتانسیل تغییرات یک سهم برای رسیدن به حد مورد انتظار به ما کمک می کند. تخطی بازار از اهداف تعیین شده قیمت، حداقل اتفاقی است که ممکن است بیفتد. بیشترین میزان تغییر معمولا از حرکات قبلی الگو به دست می آید. برای مثال اگر هنگام رشد، قیمت از 30 به 100 رسیده باشد بیشترین میزان افت برگشت از بالاترین نقطه الگو که همان سر می باشد، به نقطه 30 می باشد. در الگوهای برگشتی می توان گفت که حداکثر تغییر، رسیدن به آنجایی است که در ابتدا بوده است.
در شکل 2 مورد دیگری از الگوی بازگشتی سر و شانه سقف نشان داده شده است. برای به دست آوردن قیمت هدف در موج نزولی پایانی، کافی است فاصله قائم بین سر و خط گردن را محاسبه کرد و به همین اندازه برای سهم از محل برخورد خط گردن با نمودار قیمت، افت قیمت در نظر گرفت.
شکل 2- الگوی بازگشتی سر و شانه
شیب خط گردن در الگوی سر و شانه سقف
خط گردن در الگوی سر و شانه سقف معمولا شیب ملایم و رو به بالایی دارد. برخی اوقات این خط افقی می شود. ولی این دو حالت تفاوت چندانی با هم ندارند. هرگاه خط گردن در الگوی سر و شانه سقف دارای شیب نزولی شود نشانه ضعیف بودن بازار است و اغلب به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل می گیرد.
تحلیل گر تا شکسته شدن خط گردن صبر می کند و اگر قصد فروش داشته باشد باید کمی بیشتر صبر کند زیرا در حالتی که شیب خط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر می شود. در الگوهای پایه ای، خطوط گردن اغلب دارای شیب ملایم رو به پایینی می باشند. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است ولی باز هم این مشکل وجود دارد که اخطار دیر هنگام صادر می شود.
اهمیت حجم معامله
همان طور که حجم معامله در همه الگوهای قیمت اهمیت زیادی دارد، در الگوهای سر و شانه واقعی نیز نقش بسیار مهمی را در تایید آن بازی می کند. به عنوان یک قانون کلی قله دوم (قسمت سر) باید با مقدار حجم معامله کمتری نسبت به شانه چپ همراه باشد. این یک شرط لازم نیست اما وقوع این اتفاق می تواند یک اخطار زود هنگام مبنی بر کاهش فشار خرید نسبت به قله قبلی تلقی گردد. مهمترین اخطار حجم معاملات در موج سوم رخ می دهد (شانه راست). حجم باید در این قله به میزان قابل توجهی نسبت به دو قله قبلی کمتر باشد. سپس هنگام شکسته شدن خط گردن حجم باید بیشتر شود و در زمان انجام حرکت برگشتی به خط گردن باید میزان کمتری داشته باشد و در نهایت وقتی حرکت بازگشتی اتفاق می افتد افزایش مجدد یابد. (به شکل 1 توجه شود)
همان طور که پیشتر اشاره شد حجم نقش کم رنگ تری را در هنگام تکمیل قله ها بازی می کند اما در برخی نقاط برای ادامه روند کاهشی، حجم معامله باید افزایش پیدا کند. حجم معامله در نقاط قعر یا پایینی نقش بسیار مهمی را بازی می کند.
الگوی سر و شانه کف یا معکوس
در الگوی سر و شانه معکوس ، سه موج نزولی مهم و یا سه فرورفتگی وجود دارد و قسمت سر اندکی از دو حفره دیگر پایین تر می باشد. برای به دست آوردن قیمت هدف طبق این الگو، کافی است فاصله قائم سر تا خط گردن را محاسبه کنیم و به همین میزان، فاصله از محل شکسته شدن خط گردن توسط نمودار قیمت در نظر بگیریم تا قیمت هدف به دست آورده شود.
شکل 3- الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس
تفاوت های الگوهای سر و شانه سقف و کف
در الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس نیز شکسته شدن خط گردن برای کامل شدن آن ضروری است و تکنیک های محاسبه قیمت های هدف مانند الگوی سر و شانه های سقف می باشد. تنها تفاوت جزئی که در کف می تواند وجود داشته باشد این است که تمایل بیشتری برای حرکات بازگشتی به سمت گردن وجود دارد که بعد از موج نزولی اتفاق می افتد.
بزرگترین تفاوت بین این دو نوع الگوی بازگشتی سر و شانه، در قسمت حجم معاملات می باشد. حجم معاملات در نمودار سر و شانه معکوس نقش به مراتب مهم تری را در شناسایی و تکمیل الگو بازی می کند. این نکته در مورد اغلب الگوهای کف وجود دارد. در کف های بازار، برای آغاز روند افزایشی جدید، نیاز به افزایش قابل توجهی در فشار خرید وجود دارد که این مورد در حجم معاملات منعکس می شود.
راه تکنیکی تر برای بررسی این تفاوت این است که هر بازار پس از فقط یک رکود یا سکون می تواند نزول کند. کاهش تقاضا یا تمایل برای خرید در میان معامله گران اغلب برای هدایت بازار به سمت نزول کافی است اما بازار پس از سکون و ناکارایی نمی تواند ناگهان صعود کند. قیمت ها تنها در صورت برتری یافتن تقاضا بر عرضه و هجوم بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان می توانند صعود کند.
الگوی حجم معامله در کف، بسیار به موردی که برای سقف ها در نیمه نخست الگو اتفاق می افتد شبیه است. به این معنی که حجم معامله در قسمت سر نسبت به شانه چپ کمی کمتر است. موجی که از قسمت سر شروع می شود نه تنها باید افزایش فعالیت خریداران را نشان دهد بلکه میزان حجم باید از حدی که در موج مربوط به شانه چپ اتفاق می افتد فراتر برود. موج نزولی به سمت شانه راست باید با حجم معامله پایین تری همراه شود. نقطه بحرانی در موج مربوط به عبور از گردن اتفاق می افتد. در صورتی که شکستن خط گردن با اطمینان اتفاق بیفتد قطعا شاهد افزایش انفجاری در حجم معاملات خواهیم بود.
این نقطه جایی است که کف از سقف بیشترین اختلاف را دارد. در کف، زیاد بودن حجم معاملات به طور واضح یک عامل اساسی برای تکمیل یک الگوی واقعی است. حرکت بازگشتی در کف ها بر خلاف سقف ها اتفاق بسیار رایجی است و همراه با حجم معاملات کمتری است. به علاوه روند صعودی جدید باید همراه با حجم معاملات سنگینی باشد. تکنیک های اندازه گیری دقیقا مشابه الگوی سر و شانه سقف است.