روانشناسی بازار چیست؟

معامله گری
معامله گری در بورس به پروسه خرید و فروش سهام در بازار گفته می شود. که این تعریف بسیار کلی می باشد که در ادامه به شرح کامل آن می پردازیم.
معامله گری چیست؟
در فرهنگ لغت واژه معامله گر با واژه هایی همچون بازرگان، تاجر، کاسب و… تعریف شده است. می توان عنوان کرد که بصورت کلی افرادی که اقدام به خرید و فروش کالا و خدماتی می کنند معامله گر هستند و به فرآیند خرید و فروشی که اتفاق می افتد معامله گری می گویند. این مطلب یک تعریف کلی از معامله گری بود که عنوان شد تا در ابتدا با مفهوم این کلمه آشنا شوید.
معامله گر
معامله گر یا تریدر شخصی که با فراگیری دانش کامل در حوزه بورس، قدرت تحلیل بازار و پیش بینی درست روند افزایش و کاهش قیمت ها اقدام به خرید و فروش سهام می کند.
معامله گری
وجود افراد متخصص در فرآیند تریدری و داشتن تبحر لازم باعث می شود که تصمیمات به موقع و درستی اتخاذ شود و بتوان به راحتی چه زمانی که بورس روند صعودی داشت و چه حتی زمانی که روند نزولی دارد بتوان معامله گری خوبی داشت و سود خود را از بازار بورس بدست آورد.
پادکست چگونه یک معامله گر موفق باشیم؟
مهندس حامد غلامی در این فایل صوتی به شما می گویند که چگونه یک معامله گر موفق باید پلن معاملاتی خود را ترسیم کند؟
اصولا چه زمانی باید معامله کرد و چه زمانی از بازار خارج شد؟
اصول و نکات مهم معامله گری
قبل از بیان نکات بسیار کاربردی معامله گری ابتدا می بایست با تفاوت فرد معامله گر سرمایه گذار آشنا شد. سرمایه گذاران معمولا افرادی هستند که چشم امیدشان به روند صعودی قیمت ها در بورس است.
آنها با هدف رسیدن به سود کلان سهمی را خریداری می کنند و منتظر رشد آن می شوند، در صورتی که خلاف این روند اتفاق بیفتد بطور معمول زیان می کنند و مجبور به فروش هرچه سریع تر سهام خود می شوند.
در مقابل معامله گر فردی است که با داشتن قدرت تحلیل بالا این قدرت را دارد که سود خود را از تغییر قیمت ها بدست بیاورد با این تفاوت که این تغییر قیمت شامل سود و نزول قیمت سهام می باشد.
بله درست متوجه شدید معامله گری فرآیندی است که در آن سهام دار سود خود را بتواند هم از نزول قیمت و هم از صعود قیمت ها بدست آورد. که در اصطلاحات بورسی به آن کسب سود از بازارهای دوطرفه ( روند نزولی قیمت ها – روند صعودی قیمت ها ) گفته می شود.
با توجه به توضیحاتی که مطرح شد باید گفت بزرگ ترین هدف معامله گری بدست آوردن سود از تغییر قیمت ها می باشد. همین امر باعث می شود که همواره معامله گران حرفه ای تمرکز خود را بر روی عوامل تکنیکال یه سهم می گذارند چرا که معتقدند همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
انواع روش های معامله گری
Position Trading
ما با مفهوم ترید که همان معامله گری می باشد آشنا شدیم، پوزیشن تریدینگ طولانی ترین دوره معامله گری را شامل می شود، این بازه از ماهانه تا سالانه می تواند طول بکشد.
معمولا پوزیشن تریدرها مسلط به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی هستند و در انجام خرید و فروش از این تحلیل ها استفاده می کنند. هدف اصلی در این روش از معامله گری رسیدن به سود از طریق روندهای بلند مدت می باشد که این امر باعث می شود که نوسانات در کوتاه مدت تاثیر گذار نباشد.
می توان پوزیشن تریدینگ را به سرمایه گذاری تشبیه کرد چرا که سرمایه گذار با خرید سهم و حفظ کردن آن در طولانی مدت قصد دارد با افزایش روندها کسب سود کند. با این تفاوت که در معامله گری به روش پوزیشن تریدینگ می توان هم از بازار صعودی و هم از بازار نزولی به سود رسید.
Swing Trading
در روش سوئینگ تریدر معاملات در بازه زمانی روزانه و هفتگی انجام می شود. تریدرهایی که از این روش در بازار بورس استفاده می کنند بطور معمول از تحلیل تکنیکال به جهت رفتار شناسی قیمت ها وبدست آوردن نقطه سود بهره می گیرند.
معامله گران در سوئینگ تریدر به محض رسیدن سهم به یک قیمت خاص که سود مورد نظرشان حاصل شده باشد اقدام به خروج از بازار خواهند کرد.
Day Trading
دی تریدینگ همانطور که از نام آن مشخص است معاملات بصورت روزانه صورت می گیرد. معامله گر با بهره گیری از روش تحلیل تکنیکال و بررسی روند قیمت ها در کمترین زمان فرصت دارد که تصمیم گیری کند و سهم خود را خرید و فروش کند.
از آنجایی که معاملات برای زمان های بسیار کوتاهی نگهداری می شوند موجب می شود که قیمت ها تغییرات بسیار زیادی نداشته باشند و معامله گران به کسب سودهای کم تمرکز کنند.
Scalp Trading
اسکالپ تریدر روش دیگری از انواع معامله گری می باشد که معامله گر ( تریدر ) در یک دوره معاملاتی تقدام به خرید و فروش چندین و چند سهم می کند. در اسکالپ تریدر کمترین دوره زمانی تغییر قیمت ها برای انجام معامله استفاده می کنند.
سودی که معامله گرها از این روش بدست می آورند بسیار کم است بنابراین باید سهم های زیادی را معامله کنند تا در مجموع به سود مورد نظر خود برسند. در بین روش ها اسکالپ تریدر از پر ریسک ترین آنهاست چرا که معاملات با سودهای بسیار پایین و به تعداد بالا صورت می پذیرند و در این بین کافیست یک زیان بزرگ اتفاق بیفتد تا هر مقدار سودی که تریدر بدست آورده در چند دقیقه بطور کامل از دست بدهد.
High-Frequency Trading
معاملات پرتعداد سبک دیگری از معاملات سریع است که با استفاده از نرمافزارهای خاص و الگوریتمهای پیچیده تحلیل بازار انجام میشود.این سبک معاملاتی توسط شرکتهای بزرگ در بازارهای مالی بینالمللی و با صرف هزینههای بسیار بالا انجام میشود.
معامله گری در بورس چیست؟
برای موفقیت در معامله گری بورس باید ابتدا به یادگیری مواردی همچون یادگیری مقدمات، روشهای تحلیل، استراتژیهای معاملاتی، پلتفرمهای معاملاتی، متدهای مدیریت سرمایه، روشهای حفظ ثروت و کسب سود و … بپردازید.
شاید در ابتدا تصور کنید آموزش و یادگیری مبانی و اصولی بورس و معامله گری زمان بسیار زیادی نیاز دارد، و شاید نتوانید در انتها موفق شوید.
اما زمان نباید برای شما اهمیت داشته باشد، مهمتر از هر چیزی، کیفیت و جامع بودن محتوای آموزشی است که زمان خود را به آن اختصاص میدهید. پس حتما قبل از شروع آموزش حسابی تحقیق و بررسی کنید و سعی کنید با پرس و جو از افرادی که این مسیر را با موفقیت طی کردهاند، بهترین دوره آموزشی معامله گری را پیدا کرده و مطمئن باشید با پایان یافتن دوره قطعا می توانید به عنوان یک معامله گر حرفه ای آغاز به فعالیت نمایید.
3 اصل طلایی موفقیت در معامله گری بورس
پیش بینی قیمت
پیشبینی قیمت یعنی تشخیص اینکه بازار کاهشی خواهد بود یا افزایشی. پاسخ به این سوال که آیا باید خرید یا فروخت نیز در گرو این پیشبینی است. اگر پیشبینی اشتباه باشد هیچکار دیگری نیز در ادامه موثر نخواهد بود.
تاکتیک های زمان بندی معامله
در بسیاری مواقع، ممکن است جهت حرکت قیمت را درست پیشبینی کرده باشیم ولی به علت زمانبندی نادرست دچار ضرر و زیان شویم. زمانبندی بهطور ذاتی یک نوع روش تکنیکال است.
بنابراین حتی اگر براساس تحلیل فندامنتال اقدام به معامله شود، در این مورد یعنی تعیین زمان ورود و خروج از بازار باید از ابزارهای تکنیکال کمک گرفت.
مدیریت مالی
یعنی نحوه تخصیص و تقسیم بندی سرمایه که شامل مباحثی چون پرتفوی، تنوع سرمایهگذاری در هر بخش، درجه مدیریت ریسک در بازار بورس، تعیین حدضرر، نسبت ریسک به سود، تصمیمگیری پس از طی دورههای موفق یا ناموفق معامله و نیز محافظهکارانه یا تهاجمی بودن معاملات است.
سادهترین راه برای خلاصهبندی این عناصر مختلف این است که بگوییم پیشبینی قیمت یعنی اینکه چه کاری کنیم ( خرید یا فروش ) زمانبندی یعنی تصمیمگیری در مورد زمان انجام معامله و مدیریت مالی یعنی اینکه به چه نحو این معامله را انجام دهیم.
شناخت نقاط ضعف معامله گران
نقطه ضعف معامله گران شکست خورده
نداشتن روش معاملاتی مشخص
معامله گرانی که ضرر می کنند اعداد مهم روانشناسی بازار چیست؟ و کلیدی را نمیدانند. آنها به مفاهیم حمایت و مقاومت توجه نمیکنند و با الگوها و نمودارها بیگانهاند. باید بدانید که یک معاملهگر در صورت نداشتن استراتژی یا روش معاملاتی ثابت و مشخص محکوم به شکست است.
عدم وجود استراتژی مشخص و ثابت، باعث می شود معاملهگر پس تجربه چندین معامله با ضرر، کم کم به این نتیجه برسد که باید از بازار خارج شد. با مطالعه و یادگیری درست، داشتن روش معاملاتی مشخص و نیز داشتن مدیریت احساسی میتوان به نتایج خوب رسید.
نداشتن درک درست از عملکرد بازار
شما در واقع در بازار بورس در کنار هزاران معامله گر حرفه ای و با تجربه فعالیت می کنید. بسیاری از معامله گران حرفه ای نه تنها بسیار هوشیارند و برای خود کوهی از تجربه هستند، بلکه ثروتمند هم هستند.
شما برای موفقیت باید با دقت و به درستی آموزش های دوره معامله گری بازار بورس را بگذرانید و آمادگی مبارزه داشته باشید.
ریسک بیش از حد در یک معامله
تریدر بلند پرواز کسی است که بیشتر از 10 درصد حساب معاملاتی خود وارد یک سهم میشود. معامله گران منطقی مفهوم ریسک را به خوبی درک کرده و پیش از آنکه در مورد سود آن فکر کنند، ابتدا ریسک را مدیریت میکنند.
در صورتیکه معاملهای آنها را به قبول ریسک زیاد سوق دهد، وارد آن نمیشوند. موافقان این نظریه و معاملهگران منطقی ریسک خود را زیر 2 درصد حساب معاملاتی خود قرار میدهند. این کار به آنها توانایی این را میدهد که اگر چندین معامله پشت سر هم آنها هم با ضرر همراه شد آسیبی نبینند.
عدم آمادگی ذهنی
روانشناسی بازار یکی از مباحث مهم معاملهگری است و حال آنکه اکثر مردم اهمیت آن را ندانسته و از این رو از ذهن آماده جهت انجام معامله برخوردار نیستند. وقتی سهامی را میخرید و در واقع سرمایه تان را وسط میگذارید، ترس، طمع و سایر احساسات عاطفی، معامله کردن را برای شما سخت میکند.
آشنایی با برنامه معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع به شخصیت و نگرش ذهنی شما بستگی دارد. بطور مثال فردی که ریسک پایین تری در معاملات دارد، طبیعتا سود بسیار کمتری بدست می آورد. چون شخصیت و تجربه افراد نسبت به پول و بازارهای مالی متفاوت است پس بنابراین باید برنامه معاملاتی متفاوتی داشته باشند.
در بازارهای مالی افراد معمولا به دو حالت سود می کنند:
حالت اول: شانسی و تصادفی
در این حالت معملا فرد سرمایه گذار به تازگی به این بازار ورود کرده و بر حسب تصادف و یا شانس سود های کمی بدست می آورد.
حالت دوم: برنامه معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع شامل مدیریت سرمایه – مدیریت ریسک – استراتژی معاملاتی – روانشناسی بازار
و… می باشد که هر کدام مباحث مفصلی هستند که در بخش های مختلف سایت به آن پرداخته شده است. اگر قصد دارید جز معامله گران موفق باشید و بصورت مستمر از بازارهای مالی سود کسب کنید، باید یک برنامه معاملاتی بسیار منظم داشته باشید.
پولبک چیست (pullback)؟ پیش بینی قیمت سهام به کمک پولبک
تمام هدف هر معاملهگری در هر نوع بازار سرمایهای یک چیز بیشتر نیست. این که او میخواهد از معامله خود سودآوری داشته باشد. در بازارهای مختلف دو روش کلی برای سودآوری وجود دارد. اول این که از طریق افزایش / قیمت دست به خرید و فروش بزنیم و اینگونه سودآوری خود را تضمین کنیم. روش دوم که بسیار مهمتر است ولی کمتر معاملهگری به آن توجه میکند، مسئله کاهش ریسک است. پولبک یک ابزار اساسی برای کاهش ریسک معاملات محسوب می شود.
همانطور که گفتیم بسیاری از معامله گران هنگام معامله خود تنها به روند مثبت سهم فکر میکنند و هیچ درصد ریسکی را برای آن در نظر نمیگیرند. معمولاً این افراد بسیار هیجانی عمل میکنند و فکر میکنند که اگر الان سهم را نخرند دیگر هیچوقت سودآوری نخواهند داشت و تمام فرصتهای بازار تمامشده است؛ اما این تفکر یک نوع فریب بازار محسوب می شود. همینجا با قدرت میگوییم که هیچگاه فرصتهای بازار تمام نمیشود. پولبک یکی از نشانههای فرصت دوباره در بازار است.
مفهوم و فلسفه پولبک در واقع بر اساس شکست یک روند است. در سادهترین انواع پولبک وقتی یک روند مقاومتی یا حمایتی با قدرت شکسته می شود بنا به دلایل مختلفی که در ادامه از آن خواهیم گفت قیمت برای آخرین بار به سطح شکسته شده باز میگردد و اصطلاحا “بوسه خداحافظی” رخ میدهد.
در این حالت می توان نسبت به ورود یا خروج سهم اقدام کرد. انواع پولبک به ما کمک میکند که نقطه ورود یا خروج مناسبی در سهم پیدا کنیم؛ اما یادتان باشد که پولبک به تنهایی کارایی ندارد و باید آن را در اندیکاتورها و سایر شاخصهای تکنیکال مورد بررسی قرار دهیم. این موضوع را در ادامه مورد بررسی قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید.
فلسفه پولبک چیست؟
بیایید فارغ از هر مبحث سخت اقتصادی و از دید روانی و رفتاری به بازار پولبک را نگاه کنیم. فلسفه پولبک بسیار نزدیک به فلسفه مقاومت و حمایت دارد.
حمایت و مقاومت خطهای فرضی هستند که بر اساس روند قبلی نمودار قیمتی سهم ایجاد می شود؛ اما فلسفه این مسئله، ریشه روانی دارد.
قیمت از نظر معامله گران حد و ضرر خاصی دارد و این نوع حد و ضرر ذهنی یک جو روانی در بازار ایجاد میکند به طور مثال قیمت ۳۰ هزار تومانی دلار در بازار ایران یک قیمت روانی و یک خط مقاومت روانی محسوب میشد. در این قیمتها معامله گران از حد سود خود راضی میشوند و کمکم دست به فروش میزنند.(در ادامه مقاله حمایت و مقاومت در فارکس را هم بخوانید)
از طرفی دیگر خریدارها دیگر متقاعد نمیشوند که قیمت افزایش داشته باشد و کمتر دست به خرید میزنند. این گونه در یک خط مقاومت با افزایش عرضه و کاهش تقاضا و در نهایت با کاهش قیمت روبهرو میشویم. همین موضوع درباره خط حمایت و تغییر روند قیمتی شاهد هستیم؛ اما در برخی مواقع شاهدیم که جو هیجانی یا به هر علتی دیگر خط مقاومت یا خط حمایت شکسته می شود. مثلاً در همان مثال ارزی خط مقاومت ۲۵ هزار تومانی به راحتی با حجم بالا و قاطعیت شکسته شد و تبدیل به یک خط حمایتی برای قیمت ارز شد که امروز شاهد این هستیم که در این قیمت ارز رنج میخورد.
بنابراین یک خط حمایت و یا مقاومت بر اثر تفکر ذهنی و جو روانی شکل میگیرد، گرچه روند گذشته سهم نیز بر این خط حمایت و مقاومت تأکید میکند اما عامل اصلی تعیین کننده همان تفکر و رفتار عمومی معامله گران است. همین فلسفه در پولبک نیز به وضوح قابل مشاهده است.
وقتی یک سهم خط مقاومتی خود را میشکند، از آنجایی که برخی سهامداران نسبت به حد سود خود راضی هستند شروع به خروج از سهم میکنند. این گونه عرضه بیشتر و تقاضا کمتر می شود؛ بنابراین قیمت سیر کاهشی پیدا میکند؛ اما شکسته شدن خط مقاومت خریداران را دلگرم به ادامه مسیر میکند.
از این رو کمکم عرضه و تقاضا در حوالی خط مقاومت شکست شده یا همان خط حمایتی جدید متعادل می شود. سپس با افزایش تقاضا قیمت دوباره به روند صعودی خود ادامه میدهد. این روند برگشت به خط شکسته شده و ادامه مسیر قبلی را پولبک میگویند. همین مثال را می توان در سیر نزولی نیز زد.
پولبک و چند نکته بسیار مهم
اولین نکته مهمی که در پول بک می توان آن را مورد بررسی قرار داد این است که آیا پولبک همیشه اتفاق میافتد؟ پولبک یک روند یا یک اندیکاتور نیست که همیشه حضور داشته باشد. به هر حال شرایط سهم و سهامداران و بازی نهنگ ها و حقوقیهای آن میتواند تأثیر مستقیم در این موضوع داشته باشد؛ بنابراین عملاً نمیتوان انتظار داشت که پولبک در تمامی روندهای شکست صعودی یا نزولی اتفاق بیفتد.
طبق یک آمار می توان گفت که به صورت تجربی در بیش از ۵۰ درصد روندها ما شاهد پولبک هستیم؛ یعنی تقریباً میتوانیم هنگام ورودهای خود در سهامهای مختلف منتظر پولبک باشیم؛ اما در مورد خروج باید سایر موارد و اندیکاتورها را مورد بررسی قرار دهیم. در این صورت پولبک به تنهایی کارایی ندارد.
نکته مهم دیگر در مورد پولبک، تفاوت آن با اصلاح است. برخی پولبک را اصلاح یا استراحت سهم میدانند و فکر میکنند که یک نمودار با زدن پولبک وارد فاز اصلاحی خود شده و آن را به اتمام رسانده است؛ اما واقعیت این است که اولاً پول بک بسیار سریعتر از اصلاح رخ میدهد. معمولاً پولبک در ۳ تا ۵ روز کاری کارش را تمام میکند اما اصلاح از نظر زمانی و قیمتی طولانیتر میباشد. به جز این، اصلاح جز امواجی است که یک سهم ایجاد میکند و در موج شماری را مورد محاسبه قرار میگیرد در حالی که پولبک جز امواج نیست و نهایتاً بتوان از آن به عنوان ریزموج نام برد.
نکته مهم دیگر در مورد تفاوت پولبک با اصلاح سهم این است که در یک روند شکست خطوط حمایتی و یا مقاومتی، ممکن است پولبک های ناموفقی ایجاد شود، یعنی به جای این که پولبک نقش بوسه خداحافظی را داشته باشد دوباره به زیر خط مقاومتی یا روی روانشناسی بازار چیست؟ خط حمایتی خودش برگردد.
از این رو معمولاً گفته می شود بهترین حالت و کم ریسک ترین نقطه ورود در یک سهم زمانی اتفاق میافتد که شما بگذارید پولبک تمام شود و حرکت جدید شروع شود. بعد از شروع حرکت جدید اقدام به ورود کنید. البته شکست قوی که یکی از نشانههای آن شکست با حجم بالای معامله است از نیازهای اطمینان به پولبک است.
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟
آیا زمانی که در حال ترید یا انجام معاملهای در بازارهای مالی هستید، با خود جملاتی مثل «این دفعه میدانم باید چه کار کنم!» یا «این بار مثل سری قبل نمیشود» را تکرار کردهاید؟ اگر جواب شما مثبت است یعنی هنوز یا استراتژی معاملاتی ندارید یا استراتژی معاملاتی مناسبی پیدا و آن را امتحان نکردهاید. در این مقاله میخواهیم ببینیم استراتژی معاملاتی چیست و برای انتخاب یک استراتژی خوب باید به چه مواردی توجه کرد. با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
از آنجایی که استراتژی در حوزهها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، میتوانیم «مجموعه برنامه و اقدامات بلندمدت و کوتاهمدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم. حال اگر این مفهوم را وارد بازارهای مالی کنیم، «مجموعه خاصی از شرایط که زمان ورود و خروج شما از بازار را مشخص میکند» استراتژی معاملاتی نام دارد.
داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی این امکان را به معاملهگران میدهد که با دید بهتری بازار را رصد کنند و نقاط بهینه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر معاملاتی که با استراتژی مشخصی انجام شدهاند، بهراحتی قابل تجزیهوتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته یکی از روشهایی است که شما میتوانید نسبت به درست یا نادرست بودن سیستم معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید و در صورت نیاز آن را بهبود دهید.
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟
بسیاری از فعالان و معاملهگران قدیمی در بازارهای مالی، به داشتن حداقل یک استراتژی معاملاتی تاکید دارند. توصیه این افراد دوری از هرگونه شلختگی و شلوغی بیش از حد در یادگیری و موضوعات گسترده است. تنها انتخاب یک استراتژی در ابتدای راه کافی است. بعد از اینکه یک استراتژی معاملاتی را خوب فرا گرفتید و آن را آزمون و خطا کردید، میتوانید برای اطمینان بیشتر به سراغ استراتژیهای دیگر بروید. بسیاری معتقدند زمانی یک استراتژی موفق است که در حدود شش ماه تست شده و در بیش از نیمی از معاملات درست عمل کند.
استراتژی معاملاتی مناسب با جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین، باعث میشود معاملهگران با خیال راحتتری معامله کنند.
چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی متشکل از چندین موضوع است. باید عوامل متعددی در کنار هم جمع شوند که یک استراتژی معاملاتی شکل بگیرد. یک استراتژی معاملاتی خوب شامل تعیین بازار معاملاتی، روش تحلیل بازار، سبک معاملاتی، زمان و تایم فریم معاملاتی، مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و روانشناسی بازار میشود. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
تعیین بازار معاملاتی
اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی، تعیین بازار معاملاتی مورد معامله است. یعنی برای خودتان مشخص کنید که میخواهید به فرض مثال در بازار ارز دیجیتال، طلا، جفت ارزهای فیات یا مواردی از این قبیل ترید کنید. این کار باعث میشود روی یک بازار تمرکز کنید و بتوانید اخبار، ترندها یا تحلیل مرتبط با آن بازار را دنبال کنید و دچار سردرگمی نشوید. انتخاب هر کدام از بازارها میتواند به علاقهمندی شما نیز ارتباط داشته باشد. قبل از ورود به هر بازار جوانب مختلف آن را بررسی کنید. برای مثال به این موضوع که کدام بازار نوسان کمتر یا بیشتری دارد توجه کنید یا تعیین این که کدام بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت مناسبتر است یا از کدام بازار میتوان سودهای کوچک و کوتاهمدتی بهدست آورد، مهم و در انتخاب سبک معاملاتی شما نیز کمک خواهد کرد.
انتخاب نوع تحلیل بازار
معاملهگران باید روشی را که بر اساس آن میخواهند به تحلیل بازار بپردازند، انتخاب کنند. به عبارت دیگر زمانی که میخواهید وضعیت یک بازار را بررسی کنید باید تعیین کنید که میخواهید از تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا هردوی آنها استفاده کنید. این قضیه با در نظر گرفتن اخبار به عنوان یک عنصر فاندامنتال در تضاد نیست. افراد میتوانند روش تکنیکال را انتخاب کنند اما در زمان انجام معامله به اخبار بهعنوان عامل ایجاد نوسان کوتاهمدت توجه کنند.
در تحلیل تکنیکال ابزارها و روشها یا همان اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی برای رسیدن به نقطه ورود و خروج یک پوزیشن وجود دارد. بهتر است معاملهگران در ابتدا یکی از آنها را انتخاب کنند و با تمرین بر آنها مسلط شوند. پس از یادگیری کامل، به سراغ ابزارهای بعدی بروید. بنابراین یکی از مواردی که باید در استراتژی معاملاتی به آن توجه کنید، انتخاب روش و ابزار تحلیل بازار است.
سبکهای معاملاتی
سبکهای مختلفی مانند اسکالپینگ (Scalping)، ترید روزانه (Day Trading)، نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) و پوزیشن تریدینگ (Position Trading) برای انتخاب وجود دارند. هر کدام از آنها مناسب موقعیتهای خاصی هستند. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.
اسکالپینگ (Scalping)
کوتاهمدتترین روش معاملهگری، اسکالپینگ است. معاملهگری که با نوسانات آنی و روی چند کندل صعودی یا نزولی، وارد پوزیشن معاملاتی میشود و بعد از گذشت چند دقیقه یا بعد از چند کندل از پوزیشن خارج میشود، اصطلاحا اسکالپینگ کرده است. برای اسکالپینگ معمولا باید با سرمایه بالا وارد این معاملات شد؛ زیرا با توجه به اسپرد (اختلاف بالاترین قیمت خرید و کمترین قیمت فروش) بروکر یا کارگزاریها و کوتاهمدت بودن این روش، سودی که بهدست میآید باید توجیهپذیر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک دارایی با نوسان خیلی زیاد ترید میشود، اسپرد آن زیاد یا اصطلاحا واید (Wide) میشود؛ بنابراین با توجه به پرنوسان بودن ارزهای دیجیتال، ممکن است این سبک معاملاتی کارایی لازم را نداشته باشد.
کسانی که این روش را انتخاب میکنند، بیشتر در زمان شلوغی بازار و بالا بودن حجم معاملات، وارد معامله میشوند. کسانی که اسکالپ میکنند باید زمان قابل توجهی برای مشاهده نمودار صرف کنند و در طول یک روز چندین معامله انجام دهند. علیرغم اینکه انجام ترید زمان زیادی طول نمیکشد اما برای انتخاب نقطه ورود و خروج مناسب باید زمان زیادی برای تحلیل چارت و نمودار گذاشته شود بنابراین شاید نتوان بیشتر از یک یا دو ارز یا سهم برای دنبال کردن انتخاب کرد. این نوع معامله ریسک و استرس بالایی دارد.
از جمله مزایای این سبک معاملاتی، رسیدن به سود در زمان کم در صورت درست بودن تحلیل است. شما با انجام چند معامله به سود مورد نظر خود خواهید رسید و نیازی نیست که روزها و هفتهها برای آن منتظر بمانید. از جمله معایب این مدل نیز آنی و فوری بودن آن است. اگر در نقطه صحیح وارد یا خارج نشوید، ممکن است سود شما کم یا حتی تبدیل به ضرر شود. همچنین اگر نتوانید با این مساله کنار بیایید، برای جبران ضرر خود میخواهید دائما دست به ترید بزنید و ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
ترید روزانه (Day Trading)
روش دیگر ترید، معاملهگری روزانه یا باز نگه داشتن پوزیشن به مدت یک یا چند روز است. البته در این روش با توجه به ساعات بازار، نباید در طول شب هر بازار، پوزیشنی باز باشد. معاملهگری روزانه نسبت به اسکالپینگ از ریسک و استرس کمتری برخوردار است. برای جلوگیری از نوسانات احتمالی بازار در شب، نقطه خروج از پوزیشن در این سبک معاملاتی معمولا همان روز ورود است. معاملهگران روزانه با توجه به اینکه پوزیشن خود را از چند ساعت تا چند روز نگه میدارند، وقت کافی و لازم را برای تحلیل بازار و نمودارها دارند.
این روش نیازمند تحلیلهای بیشتری است؛ بنابراین باید زمان زیادی صرف مطالعه و تحلیل بازار کرد. استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این روش میتواند هم نوعی مزیت حساب شود و هم یک عیب باشد؛ زیرا نیازمند صرف زمان نیاز برای پیگیری و پیادهسازی هر دو روش است.
نوسانگیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
بازار در بازههای مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معاملههای خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه میدارند. این روش معاملاتی جزو روشهای کوتاه و میانمدت محسوب میشود و برای افرادی که میخواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسانگیری از روشهایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده میکنند.
مزیت این روش، سادهتر بودن آن نسب به معاملهگری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین پوزیشنهای باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپهای قیمتی آخر هفته قرار دارند.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده میکنند. معاملاتی که با این روش انجام میشوند برای هفتهها، ماهها یا شاید سالها نگه داشته شوند. معاملهگران پوزیشن از چارتهای هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده میکنند.
نوسانات قیمتی یا پولبکها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معاملهگران پوزیشن را نگران نمیکند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معاملهگران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش نشان میدهند و تصمیمگیری میکنند.
این روش از طرفی خیال معاملهگران را از نظر تحلیلهای کوتاهمدت راحت میکند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ میشوند به آینده نگاه میکنند. اما در بازارهای مالی هیچچیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث میکنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیانگذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیانگذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت میگوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را بههمراه دارد.
زمان و تایم فریم در سیستمهای معاملاتی
زمان مورد نظری که میخواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که میتوانید بهصورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارتها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.
اگر نمیخواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمیخواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.
بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معاملهگری است.
روانشناسی در استراتژی معاملاتی
یکی از مهمترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتیتان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژیتان کمک میکند.
عدهای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عملگرایی، به سرعت وارد انجام کاری میشوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط میپردازند. علاوه بر این ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتیتان کمک میکند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.
روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه میدهد و غیره.
بهعنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی میشود، برخی از افراد با پدیدهای بهنام فومو (FOMO) روبهرو میشوند و تصور میکنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیتهای کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معاملهگران در زمان روانشناسی بازار چیست؟ نزولی شدن بازار، احساس میکنند اگر داراییهای خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شدهاند.
بنابراین افراد قبل از هرگونه معاملهای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنشهایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی بازار معامله میکنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟
مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!
کمتر کسی پیدا میشود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نهتنها این هدف محقق نمیشود، بلکه ممکن است تمام سرمایهتان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که میخواهید چه میزان از سرمایهتان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب میکنید متناسب با سرمایهتان است؟
پاسخ این پرسشها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث میشود سرمایهتان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد. روشهایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روشهای مدیریت سرمایه بهحساب میآیند. در قانون دو درصد، معاملهگر با خود قرار میگذارد که حد ریسک هر معاملهای که انجام میدهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معاملهاش وارد ضرر شد و اگر این ضرر بهمیزان دو درصد از کل سرمایهاش باشد، از آن خارج شود.
سخن پایانی
در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردهاید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (Backtest) کنید. زمانی میتوانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیادهسازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و میخواهید آن را اصلاح کنید.
هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمیتوان موردی را بهعنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.
۶ کتاب آموزش فارکس که جهت معامله در فارکس باید بخوانید
بر اساس شواهد و تجربه میتوان اذعان داشت که افراد موفق در حوزه معامله در بازار فارکس 6 کتابی که در این مقاله معرفی شده است را مطالعه کردهاند، از این رو با عنوان 6 کتاب برتر فارکس به بررسی این کتاب ها می پردازیم.
این روزها تب و تاب معامله گری حسابی در کشورمان راه افتاده و افراد زیادی را در اطراف خود میبینیم که در بازارهای مالی مختلف (بورس، فارکس، کریپتو و . ) مشغول به فعالیت هستند.
قطعا دلیل این استقبال زیاد را میتوان پتانسیل بالای درآمد زایی این بازارها دانست نکتهای که تمامی این افراد و حتی شما که در حال خواندن این مطلب هستید به آن پی بردید.
اما همان طور که میدانیم در کنار پتانسیل بالای درآمدزایی، ریسک بالایی هم در این بازارها وجود دارد که چنانچه بدون داشتن آگاهی کافی و دانش به روز به این بازارها ورود کنیم ممکن است دچار ضررهای جبران ناپذیری شویم.
از همین جهت و در راستای آموزش فارکس برای مبتدیان امروز قصد داریم ۶ کتاب برتر برای آموزش معامله گری در بازار فارکس به عنوان قوی ترین بازار مالی دنیا، معرفی کنیم که قطعا مطالعه و درک این کتاب ها، کمک زیادی به پیشرفت و بهبود کیفیت معاملات شما خواهد کرد.
پیشنهاد ویژه: دوره جامع آموزش فارکس ، برترین دوره آموزش فارکس برای فارسی زبانان
مجموعه کتب آموزش فارکس برای مبتدیان
پیش از بررسی کتابهای انتخاب شده اجازه دهید ابتدا کمی به بررسی انواع کتاب فارکس موجود در بازار بپردازیم و سپس با دیدی آگاهانه تر به سمت معرفی کتابها و در نهایت انتخاب کتاب مد نظر و مناسب خود حرکت کنیم.
به طور کلی مجموعه کتاب های بازار فارکس به سه دسته تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و روان شناسی معامله گری تقسیم شده و هر کتاب فارکس معمولا به بررسی یکی از این موارد میپردازد.
این سه حوزه که در ادامه بیشتر بدان خواهیم پرداخت دقیقا همان اصول و قواعدی هستند که برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای در بازار نیاز است.
پیشنهاد مطالعه: فارکس چیست
کتاب های تحلیل تکنیکال
این دسته از کتابها با آموزش مفاهیم تحلیل تکنیکال به مخاطب خود، سعی در درک بهتر حرکات قیمت در گذشته و آینده بازار را دارند.
تمامی مواردی که بر روی چارتها تاکنون دیدهایم (نواحی، اندیکاتورها، الگوها و . ) جزو این دسته و سبک از تحلیلگری میباشند.
همچنین امروزه با توجه به رشد و افزایش استقبال معامله گران از این سبک، بسیاری از کتاب های فارکس موجود در بازار، در این دسته قرار میگیرند.
کتاب های تحلیل بنیادی
نوع دوم مجموعه کتب فارکس موجود در بازار، مربوط به آموزش تحلیل بنیادی میباشد.
این سری کتب، با آموزش مفاهیم اقتصادی (به طور مثال شاخص بهای تولید کننده، شاخص خرده فروشی و بسیاری از فاکتورهای دیگر) سعی در رسیدن به درک درستی از بازار دارند تا در نهایت با توجه به تقویت یا تضعیف شدن یک ارز، آینده حرکتی آن را در مقابل ارز دیگر سنجیده و تخمین زنند.
با توجه به برخی مسائل موجود در بازار همچون هیجانات معامله گران، باعث شده که استقبال زیادی از این سبک تحلیل گری صورت نگیرد (در مقایسه با تحلیل تکنیکال) و طبیعتا کتاب های کمتری در این زمینه نوشته شود.
پیشنهاد ویژه: آموزش فاندامنتال فارکس و اقتصاد کلان مجموعه آموزش بورس
کتاب های روانشناسی معامله گری در فارکس
این سری از کتاب ها با تکیه بر این اصل که درصد زیادی از موفقیت هر معامله گر جنبه روانی و ذهنی داشته، اقدام به آموزش مسائل روان شناسی معامله گری در فارکس نموده است.
معمولا در این کتب، علاوه بر ایجاد یک ساختار ذهنی برای مخاطب، نظم و انضباط کاری جهت حصول نتیجه بهتر در معاملات، به افراد آموزش داده میشود که امری بسیار ضروری در بازار میباشد.
لذا از جایی که معامله گری و مخصوصا فعالیت در بازار فارکس هیجانات زیادی به همراه دارد، مخاطب این گونه کتابها در صورت مواجه شدن با این هیجانات از جایی که قبلا آموزش دیده است، معمولا منطقی تر برخورد کرده و نتایج بهتری کسب می نماید.
حال که با این سه دسته کتاب آموزش فارکس آشنا شدید در ادامه قصد داریم به معرفی ۶ کتاب فارکس که با دقت و ظرافت خاصی از میان کتب موجود در بازار برگزیده شده است بپردازیم.
هدف ما از انتخاب این ۶ کتاب فارکس به گونه ای بوده که هر سه مبحث مورد نیاز جهت تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای، در برگرفته شود به نحوی که شما صرفا با مطالعه این چند کتاب محدود، بتوانید بیشترین بهره را برده و به درک نسبتا خوبی از بازار دست یابید، پس با ما همراه باشید.
۱. کتاب معامله گر پرایس اکشن اثر لنس بگز
اگر به دنبال یک کتاب معامله در فارکس خوب هستید که بتواند در زمانی محدود، دید نسبتا جامع و کاملی از بازار به شما ارائه دهد، نباید از خواندن این کتاب غافل بشید! بنا به گفته نویسنده، در نگارش این کتاب همیشه دو هدف پیش رو بوده است:
- توضیح شیوه نگرش صحیح به چارت ها به منظور استفاده درست و به جا از پرایش اکشن و مدیریت فرصتهای معاملاتی
- بیان مراحل تکاملی یک فرد به منظور تبدیل شدن از یک معامله گر مبتدی به معامله گر حرفهای
همانطور که در اهداف نگارش بیان شده است، این کتاب با ارائه دیدی صحیح نسبت به بازار، ضمن آموزش به خواننده کمک میکند تا درک بهتری از واقعیت چارتها داشته باشد. سپس با ارائه برخی موارد مربوط به روان شناسی بازار، سعی در ارتقا و رشد ذهنی معامله گر دارد.
همچنین نکته مثبت دیگری که در این کتاب فارکس بسیار یافت میشود، ذکر مثالها و تمرینهای فراوان همراه با نمایش چارتهای مختلف میباشد که باعث میشود این کتاب را از سایر کتابهای بازار فارکس متمایز نماید.
و در نهایت روند نگارش کتاب به گونه ای ست که به مخاطب خود کمک میکند تا بتواند استراتژی معاملاتی خود را بر مبنای اصول و روش های ذکر شده بیابد و با اکتفا به آن معاملات موفق تری داشته باشد.
۲. معامله گر منضبط اثر مارک داگلاس
اگر شما هم معتقد هستید که موفقیت در معامله گری صرفا با داشتن دانش تحلیل تکنیکال و بنیادی امکان پذیر نیست و عامل سومی به نام روان شناسی معامله گری نقشی بسیار کلیدی ایفا میکند، باید بگوییم این کتاب مخصوص شماست!
چه بخواهیم یا نخواهیم باید بپذیریم که حتی بهترین معامله گران دنیا نیز در انجام تحلیل ها و معاملات خود گاها دچار اشتباهاتی شده که باعث میشود در کنار معاملات سودده، برخی معاملات خود را با ضرر ببندند.
پس چه بهتر که همواره اشتباهات خود را بپذیریم و با بستن معاملات ضررده، کل سرمایه خود را در معرض ریسک قرار ندهیم.
در همین راستا مارک داگلاس معتقد است که موفقیت در معامله گری ۸۰ درصد جنبه روانی داشته و تنها ۲۰ درصد دیگر مربوط به روش های معامله گری تحلیل تکنیکال و یا بنیادی میباشد.
در نهایت مطالعه و عمل به دستورات این کتاب، ابعاد جدیدی از خودشناسی، نظم و انضباط در بازارهای مالی را به روی شما خواهد گشود که لازمه موفقیت در هر بازاری از جمله فارکس میباشد.
۳. تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان مورفی
امروزه تحلیل تکنیکال جایگاه ویژه ای در بین معامله گران مختلف از سراسر دنیا پیدا کرده و چه خوب است که این علم از زبان یکی از بزرگان این امر همچون جان مورفی آموخته شود. فردی که در سال ۱۹۹۲، به واسطه مشارکت چشم گیر خود در زمینه تحلیل تکنیکال موفق به دریافت جایزه از فدراسیون بین المللی تحلیل گران تکنیکال شده است.
مطالعه کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه که دست مایه ۴۰ سال تلاش و تجربه این تحلیل گر خوش نام و موفق میباشد به تمامی افرادی که قصد فعالیت حرفه ای در بازارهای مالی دارند توصیه میشود چرا که حاوی مطالب و نکات بسیار زیادی است که قطعا هر معامله گر تازه وارد و یا حرفه ای بدان نیاز خواهد داشت.
۴. الگوهای شمعی ژاپنی اثر استیو نیسون
همانطور که میدانید معامله گری شامل یک روش یا قانون ثابت و مدون نیست و افراد سبک و سیاق معامله گری خاص خود را دارند.
عدهای خود را معامله گر پرایس اکشن دانسته و عده ای برمبنای اندیکاتورهای مختلف معاملات خود را انجام میدهند.
فارغ از این که سبک معاملاتی افراد چیست، الگوهای شمعی ژاپنی را میتوان جزء جدا نشدنی بسیاری از چارتها و معاملات دانست و اینجاست که استیو نیسون میگوید کندل ها، چراغ راه معامله گری هستند!
در وصف اهمیت این کندل های به ظاهر ساده هر چی بگوییم کم گفته ایم چرا که در دل خود حاوی پیام های بسیار ارزشمندی بوده که درک صحیح و دانستن زبان آنها، کمک شایانی به موفقیت در معاملات خواهد کرد.
استیو نیسون که خود معرف نمودارهای شمعی ژاپنی به دنیای غرب است، در این کتاب تمامی دانستهها و تجربیات خود را جمع آوری نموده و با بیانی جذاب همراه با مثال ها و تصاویر مختلف سعی در آموزش زبان کندل ها به مخاطبان خود دارد.
پیشنهاد مطالعه: آموزش رایگان فارکس ، برای کسانی که به دنبال یادگیری فارکس هستند!
۵. مجموعه کتاب های پرایس اکشن ال بروکز
امروزه شاید کمتر بتوان معامله گر پرایس اکشنی را یافت که تاکنون نامی از ال بروکز و یا آثار وی نشنیده باشد.
ال بروکز با تشریح متد معامله گری روزانه خویش در آثارش، به دنبال آموزش استراتژیها و روش هاییست که مخاطب بتواند بدون توجه به روند، در هر بازاری کسب سود نماید.
از همین جهت وی تجربیات خود را در سه کتاب به نام های روندها، محدوده های معامله و بازگشت ها گردآوری نموده که مطالعه این سه کتاب قطعا کمک شایانی به موفقیت شما در بازارهای مالی از جمله فارکس خواهد کرد.
بنا به گفته نویسنده، این کتاب ها باید به صورت گام به گام و به ترتیب(یعنی ابتدا کتاب روندها، سپس محدوده های معامله و در پایان کتاب بازگشت ها) مطالعه شوند تا بتوان بهترین نتیجه را دریافت نمود. البته لازم به ذکر است که این سه کتاب فارکس برای مبتدی ها مناسب نبوده و در واقع سطح کتابها کمی فراتر از سطح یک معامله گر تازه وارد میباشد و بهتر است قبل از تهیه و مطالعه این مجموعه کتاب بازار فارکس، آشنایی مقدماتی با تحلیل تکنیکال را داشته باشید.
يشنهاد مطالعه : بروكر فارکس
۶. تحلیل موج های الیوت در بازار سرمایه اثر رابرت ر. پریچر
همانطور که قبلا گفته شد افراد مختلف در انجام معاملات خود، از متد و سبکهای متفاوت بهره میگیرند که یکی از متداول ترین این متدها، تحلیل بر اساس امواج الیوت میباشد.
روشی مشهور که تقریبا میتوان گفت هر فعال بازار سرمایه، کم و بیش در مورد آن شنیده و یا حتی در موارد بسیاری به طور ناخود آگاه از آن بهره برده است!
حال شاید این سوال برایتان پیش بیاید که چرا ناخودآگاه؟
به این دلیل که اساس تئوری امواج بر پایه الگوهای هارمونی طبیعی رخ میدهد و از جایی که انسان بخشی از طبیعت است، پس دور از ذهن نبوده که در مواردی به طور ناخواسته از این الگوها استفاده نماید.
رابرت پریچر در این کتاب که مشتمل بر هشت فصل میباشد به بررسی نظریه الیوت در بازار سرمایه پرداخته و ضمن تشریح کامل این امواج همراه با موارد عملی، رابطه امواج با نسبت های فیبوناچی را به طور ملموس بیان نموده است.
چناچه شما هم از علاقه مندان مبحث تئوری امواج الیوت هستید، مطالعه این کتاب را به شما توصیه میکنیم چرا که سرشار از نکات آموزنده و مفید خواهد بود.
سخن پایانی
از این که تا پایان این مطلب ما را همراهی نمودید صمیمانه سپاسگزاریم.
همانطور که امروزه برای موفق بودن در هر حرفهای باید دانش خود را به روز نگه داریم، معامله گری هم طبیعتا مستثنی از این قاعده نخواهد بود و همیشه باید به امر آموزش توجه ویژه ای داشت.
این مطلب جهت آشنایی هرچه بیشتر علاقه مندان به بازار فارکس و همچنین آموزش فارکس برای مبتدیان تهیه شده بود، امیدواریم معرفی 6 کتاب برتر فارکس پاسخگوی نیاز شما عزیزان بوده باشد.
چناچه تجربه مطالعه کتاب یا کتابهای مشابه دیگری دارید، خوشحال خواهیم شد که نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
روانشناسی بازار چیست؟
روانشناسی معاملات (ترید) چیست ؟
روانشناسی معاملات به احساسات و وضعیت روانی اشاره دارد که به موفقیت یا عدم موفقیت در معاملات کمک می کند . روانشناسی معاملات بیانگر جنبه های مختلفی از شخصیت و رفتارهای فردی است که بر اقدامات تجاری اشخاص تأثیر می گذارد . روانشناسی بازار می تواند به اندازه سایر خصوصیات از جمله دانش ، تجربه و مهارت در تعیین موفقیت تجارت مهم باشد .
نظم و انضباط و ریسک پذیری مهمترین جنبه روانشناسی معاملات هستند ، زیرا اجرای این جنبه های معامله گر برای موفقیت برنامه های تجاری وی بسیار مهم است . از ترس و طمع و امید و پشیمانی ، می توان به عنوان چهار احساس مهم دخیل در بازارهای ارز دیجیتال یاد کرد .
مفهموم روانشناسی معاملات
روانشناسی معاملات می تواند با برخی از احساسات و رفتارهای خاص که غالباً نقش کاتالیزور را برای تجارت در بازار بازی می کنند ، همراه باشد . در رابطه با رفتارهای عاطفی محور در بازار ، بیشترین احساسات دخیل را می توان به حرص و طمع نسبت داد .
حریص را می توان شخصی با تمایل بیش از حد به ثروت تصور کرد ، آنقدر بیش از حد که بعضی اوقات عقلانیت و قضاوت را کنار میگذارد . بنابراین این خصوصیات میتواند سرمایه گذار را به سمت انواع رفتارها سوق دهد . اشتباهاتی که یک فرد طمع کار ممکند است مرتکب شود شامل معامله با ریسک بالا ، خرید سهام یک شرکت آزمایش نشده فقط به امید افزایش سریع قیمت یا خرید سهام بدون تحقیق و یا خرید در نقطه اوج یک سهام برای کسب سود و در نهایت متحمل ضرر شدن .
علاوه بر این ، طمع ممکن است سرمایه گذاران را ترغیب کند تا در معاملات سودآور بیشتر از آنچه توصیه می شود ، سرمایه گذاری کنند . طمع معمولا در فازهای نهایی افزایش قیمت یک سهام تاثیر خود را می گذارد ، جایی که قیمت سهم به اوج خود رسیده و قصد ریزش یا اصلاح دارد ، ولی کاربر با طمع سود وارد بازار شده و پس از ریزش قیمت ، متحمل ضرر می شود .
برعکس ، ترس باعث می شود تا تریدرها سهام خود را زودتر از موئد مقرر و با سود کمتر بفروشند و یا به دلیل نگرانی در مورد احتمال ریزش قیمت ، از از ورود به بازار خودداری کنند . ترس یک احساس قدرتمند بوده که بیشتر در بازارهای نزولی تاثیر می گذارد که می تواند باعث شود تا تجار و سرمایه گذاران با عجله اقدام به خروج از بازار کنند . ترس اغلب باعث وحشت کاربران و در نتیجه فروش و ریزش بیشتر قیمت می شود .
پشیمانی ممکن است که باعث شود تا یک معاملهگر بعد از این که فرصت ورود به بازار را بخاطر حرکت سریع سهام از دست داد ، با عجله و در نقطه ی نامناسبی وارد بازار شود . این یکی از اصلی ترین زمینه هایی است که احساسات بر کاربران تاثیر گذاشته و باعث می شود بعضا ضررهای سنگینی را نیز متحمل شوند .
تحلیل تکنیکال
روانشناسی بازار اغلب برای تحلیلگران تکنیکال که برای اتخاذ تصمیمات تجاری خود ، متکی به تحلیل های نموداری هستند از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، زیرا آن ها می دانند که با آنالیز کردن احساسات کاربران فعال در بازار ، می توانند تا حدودی قیمت را پیش بینی کنند . در حالی که تکنیک های تجزیه و تحلیل تکنیکال و نمودار می تواند در ردیابی روندهای خرید و فروش مفید باشد ، اما برای تحرکات بازار نیاز به درک کاربران است که در این زمینه می بایست از تکنیک های روانشانی بازار استفاده کرد .