انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس

با انواع الگوهای شمعی بورس آشنا شوید
نمودارهای شمعی یا کندل استیک بیش از 100 سال پیش و قبل از ابداع نمودارهای میلهای و نقطه و شکل توسط غربیها، وجود داشتند. معاملهگران با استفاده از الگوهای شمعی بورس بر مبنای الگوهای منظم و تکرار شونده، معاملات خود را تنظیم میکنند. درنتیجه قادر خواهند بود به پیشبینی کوتاهمدت قیمت بپردازند.
تاریخچه الگوهای شمعی بورس
ژاپنیها استفاده از تحلیل تکنیکال را برای تجارت برنج در قرن هفدهم آغاز کردند. هرچند این نمونه اولیه تحلیل تکنیکال با نمونه ابداع شده توسط چالز داو در ایالات متحده (1900) تفاوت داشت، اما بسیاری از اصول کلی آنها به هم شباهت دارد:
- چه چیزی (عملکرد قیمت)، بسیار مهمتر از چرا (اخبار، درآمد و غیره) است.
- تمام اطلاعات، خود را در نوسانات قیمت نشان میدهند.
- خریداران و فروشندگان، بازار را بر اساس انتظارات و هیجانات خود (ترس، طمع و غیره) حرکت میدهند.
- بازارها دائماً در حال نوسان هستند.
- قیمت واقعی ممکن است کف ارزش سهام را نشان ندهد.
بر اساس اظهارات استیو نیسون، الگوهای شمعی بورس برای نخستین بار، کمی بعد از سال 1850 پدیدار شدند. تاریخچه الگوهای شمعی بورس به یک تاجر موفق برنج به نام هما از شهر ساکاتای ژاپن برمیگردد. ایدههای اولیه او طی سالیان طولانی اصلاح شده و سرانجام به شکل الگوهای شمعی بورس امروزی درآمده است.
ساختار الگوهای شمعی بورس
برای ایجاد الگوهای شمعی بورس باید برای هر بازه زمانی مورد نظر، چهار سطح قیمت داشته باشید. این چهار سطح عبارتند از نقاط باز شدن (O)، بالاترین (H)، پایینترین (L) و بسته شدن قیمت (C) طی یک کندل. به قسمت پر یا توخالی الگوهای شمعی بورس بدنه کندل گفته میشود. خطوط باریک و بلندِ بالا و پایین بدنه کندل نیز نشاندهنده دامنه بالا یا پایین است. به خط بالای کندل شاخ، و به خط پایین آن دُم گفته میشود. اگر سهام بالاتر از قیمتی که باز شده، بسته شود، به صورت یک کندل توخالی نشان داده میشود. در این حالت، قسمت دُم بیانگر قیمت باز شدن و قسمت شاخ بیانگر قیمت بسته شدن سهام است. اگر سهام پایینتر از قیمت باز شدنش بسته شود، الگوهای شمعی بورس درمورد این سهام به صورت یک کندل پر خواهند بود که شاخ آن قیمت باز شدن و دُم آن قیمت بسته شدن سهام را نشان میدهد.
بسیاری از معاملهگران الگوهای شمعی بورس را به نمودارهای میلهای سنتی ترجیح میدهند. زیرا این الگوها از نظر بصری جذابتر بوده و سادهتر تفسیر میشوند. هر کندل تصویر ساده و جذابی از عملکرد قیمت سهام در اختیار معاملهگران قرار میدهد. معاملهگر میتواند با یک نگاه، رابطه بین قیمت باز شدن و بسته شدن، و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت سهام را مشاهده کند. ارتباط بین قیمت باز شدن سهام و قیمت بسته شدن آن جزء اطلاعات بسیار حیاتی و مهم معامله در بورس است که مبنای الگوهای شمعی بورس را تشکیل میدهد. در کندلهای توخالی، بزرگتر بودن نقطه بسته شدن قیمت نسبت به باز شدن قیمت نشاندهنده فشار خرید است. در کندلهای پُر، بزرگتر بودن نقطه بسته شدن قیمت نسبت به نقطه باز شدن، فشار فروش را نشان میدهد.
بلند درمقابل کوتاه
به طور کلی، هرچه بدنه کندل بلندتر باشد، فشار خرید یا فروش بیشتر میشود. درمقابل، کندلهای کوتاه نشاندهنده حرکت اندک قیمت است.
کندلهای سفید بلند، فشار شدید خرید را نشان میدهند. هرچه کندلهای سفید بلندتر باشند قیمت بسته شدن سهام بالاتر از نقطه باز شدن آن است. این نشان میدهد که قیمت به طور چشمگیری از نقطه باز شدن به سمت نقطه بسته شدن افزایش مییابد. هرچند کندلهای سفید بلند معمولاً صعودی هستند، اما باید موقعیت آنها را در نمودار کلیتر در نظر گرفت. بعد از یک کاهش طولانیمدت قیمت، کندلهای بلند انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس سفید میتوانند نشانگر سطوح حمایت باشند. کندلهای سیاه بلند، فشار بالای فروش را نشان میدهند. هر چه کندلهای سیاه بلندتر باشند، قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن است. این نشان میدهد که قیمت از نقطه باز شدن بازار به طور قابلتوجهی کاهش مییابد و فروشندگان بسیار بیشترند. بعد از یک پیشرفت طولانی، کندل سیاه بلند میتواند سطوح مقاومت آینده را پیشبینی کند.
دُم بلند درمقابل دُم کوتاه
دمهای بالا و پایین روی کندلها میتوانند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار معاملهگران قرار دهند. دُمهای بالا نمایانگر بخشهای بالای بازار و دُمهای پایین نشاندهنده بخشهای پایین بازار هستند. کندلهای دارای دُم کوتاه نشان میدهند که بیشتر معاملات در نزدیکی زمان باز و بسته شدن بازار انجام شدهاند. کندلهایی با دُمهای بلند نیز نشان میدهند نوسانات قیمت و انجام معاملات به طور منطقی در طول روز ادامه داشتهاند.
کندلهای دارای دُم بالای بلند و دُم پایین کوتاه نشان میدهند که خریدارها در طول روز معاملاتی، بیشتر فعالیت داشتند و قیمتها را بالا بردهاند. البته درنهایت، فروشندگان قیمت را از بالاترین سطح خود به پایین میکشند. این تضاد بین بالاترین نقطه قوی و پایینترین نقطه ضعیف، خودش را به صورت دُم بالای بلند نشان میدهد. درمقابل، کندلهایی که دارای دُم پایین بلند و دُم بالای کوتاه هستند، تسلط فروشندگان بر بازار و عملکرد آنها درجهت کاهش قیمتها را نشان میدهند. با این وجود، خریداران در پایان روز معاملاتی با قیمتهای بالایی روبرو شدهاند، قیمت بسته شدن قوی، دُم پایین بلند را برای کندلها ایجاد میکند.
انواع الگوهای شمعی بورس
الگوی مارابوزو (Marubozo)
مارابوزو یکی از قدرتمندترین الگوهای شمعی بورس با بدنه بلند و کشیده است. این الگو یا اصلاً شاخ و دُم ندارد، یا اگر هم داشته باشد به حدی کوچک است که میتوان از آن صرف نظر گرد. اگر الگوی مارابوزو را در میانه یک روند صعودی ببینیم، به قدرت بالای روند صعودی و افزایش قدرت خریداران پی میبریم. به عبارت دیگر، با مشاهده الگوی مارابوزو در میانه یک روند صعودی میتوانیم احتمال دهیم که این روند رو به افزایش قیمت، کماکان ادامه خواهد داشت. این الگو به نوعی ادامه دهنده است و برای پیشبینی ادامهدار بودن روند جاری به کار میرود.
الگوی اسپینینگ تاپ (spinning top)
کندلهای دارای دُم بالا و پایین بلند و بدنه کوچک، اسپینینگ تاپ نامیده میشوند. یک دُم بلند نمایانگر انواع وارونگی است؛ اسپینینگ تاپ نشاندهنده تردید است. بدنه کوچک (چه توخالی چه پُر) حرکت ضعیف بازار از نقطه باز تا بسته شدن را نشان میدهد، و دُمها نشان میدهند که بازار در طول روز هم صعودی بوده هم نزولی. اگرچه بازار تغییرات اندکی در قیمت باز و بسته شدن داشته است، اما در همین بازه زمانی نیز حرکت قیمت از بالاترین تا پایینترین میزان، قابلتوجه بوده است. هیچکدام از خریداران یا فروشندگان نتوانستهاند در بازار غالب شوند، درنتیجه بازار راکد شده است. بعد از یک پیشرفت بزرگ یا یک کندل سفید بلند، اسپینینگ تاپ به معنای افزایش قیمت ضعیف و یک وقفه یا تغییر بالقوه در روند بازار است. بعد از یک ریزش طولانی یا یک کندل سیاه بلند، اسپینینگ تاپ به معنای کاهش قیمت ضعیف و یک وقفه یا تغییر بالقوه در روند بازار است.
الگوی دوجی (Doji)
دوجی یکی از مهمترین الگوهای شمعی بورس است. دوجی زمانی شکل میگیرد که نقاط باز و بسته شدن قیمت خیلی به هم نزدیک باشند یا حتی برهم منطبق باشند. طول دُمهای بالا و پایین کندل در این الگو میتواند با هم متفاوت باشد. درنتیجه کندلها به شکلهای مختلفی مثل صلیب، سنجاقک یا سنگ قبر دیده میشوند. دوجی به تنهایی یک الگوی خنثی است. هرگونه روند صعودی یا نزولی بر اساس عملکرد قبلی و آینده قیمت است.
الگوی دوجی زمانی دیده میشود که هیچ روند خاصی در بازار دیده نشود. به بیان دیگر، قیمت به صورت افقی و در یک محدوده خاص نوسان میکند. همه الگوهای دوجی به هر شکلی که باشند بیانگر وضعیت راکد بازار هستند. با مشاهده الگوی دوجی، میتوانیم انتظار داشته باشیم که قیمت، حداقل تا چند کندل بعدی در همین محدوده به نوسان خود ادامه دهد.
الگوی چکش (Hammer)
این الگو از نوع الگوهای بازگشتی صعودی است و تغییر جهت روند از نزولی به صعودی را نشان میدهد. الگوی چکش از یک بدنه کوچک مربعی و یک دُم بلند تشکیل شده است. اندازه دُم حداقل 2 تا 3 برابر بدنه است. این الگو یا شاخ ندارد، یا اگر هم داشته باشد اندازه آن بسیار کوچک است. نبود شاخ به معنای رشد قیمت تا آخرین لحظات قبل از بسته شدن بازار است.
الگوی مرد آویخته (Hanging Man)
یکی دیگر از الگوهای شمعی بورس الگوی مرد آویخته است. این الگو جزء الگوهای بازگشتی نزولی است که درانتهای یک روند صعودی ظاهر شده و روند آن را نزولی میکند.
الگوی هارامی (Harami)
این الگو از دو کندل مجاور هم ساخته میشود. کندل اول نزولی و بلند، و کندل دوم انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس کوچک و مربعی است و به طور کامل داخل کندل اول قرار میگیرد. کندل دوم باید خیلی کوچکتر از کندل اول باشد و در میانه آن قرار بگیرد، مانند نوزادی که در دل مادر قرار دارد. معنای هارامی نیز در زبان ژاپنی، مادر آبستن است. شاخ و دُم کندل دوم نباید از بدنه کندل اول خارج شود.
کلام آخر
شناخت نمودارها و روش استفاده از آنها اهمیت زیادی در بازار سرمایه دارد. در این میان، الگوهای شمعی بورس اهمیتی دوچندان دارند. آشنایی با تفسیر این الگوها نقش مهمی در پیشبینی رفتار بازار دارد. معاملهگران با توجه به این نمودارها میتوانند با اطمنیان بیشتری دست به انتخاب سهام بزنند و خریدهای خود را با دقت بیشتری انجام دهند. درنتیجه میزان سودآوری خود را انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس به طور محسوسی افزایش میدهند و از زیانهای ناخواسته جلوگیری میکنند. آکادمی دکتر ژند با ارائه بسته آموزشی پرایس اکشن انواع الگوهای شمعی بورس را در بازار بورس ایران و سایر بازارهای مالی، به طور کامل آموزش میدهد و شما را با کاربرد کندل استیک در بازار سرمایه آشنا میکند. با این پکیج آموزشی از هر منبع آموزشی دیگری بینیاز خواهید شد و تمام اطلاعات مورد نیاز خود را به دست خواهید آورد. جهت کسب اطلاعات بیشتر و خرید این بسته آموزشی اینجا کلیک کنید.
الگوهای ادامه دهنده روند
الگوهای ادامه دهنده ی روند و ویژگی های آن طبق آموزش تحلیل تکنیکال
در این قسمت به بررسی انواع الگوهایی می پردازیم که از نوع ادامه دهنده هستند.
الگوی سه سقوط:
آموزش تحلیل تکنیکال، ویژگی های الگوی سه سقوط
الگوی سه سقوط یا Falling Three Methods از انواع الگوهای ادامه دهنده می باشند که در واقع ادامه دهنده ی روند صعودی است که 5 شمع در ساختار خود دارد. طبق آموزش تحلیل تکنیکال و همانطور که از شکل بالا مشخص است این الگو ساختاری به شرح زیر دارد:
- اولین شمع از نوع صعودی بزرگ
- گروهی از 2 تا 4 شمع کوچک که یا به شکل صعودی هستند و یا نزولی، که کار آنها این است که اگر در شمع صعودی روز اول عقب نشینی تشکیل یافته، برای ما مشخص کنند.
- تشکیل شمع 5 با قیمت بالاتر از بسته شدن شمع اول و با قدرت بسیار زیاد.
در صورتی می توان گفت که این الگو قابل اعتمادتر شده است که وقتی میزان معاملات را در شمع صعودی اول و آخر با میزان حجم معاملات در سه روز وسط مقایسه کردیم، بیشتر باشد. براساس آموزش تحلیل تکنیکال، در بین افراد معامله گر، الگوی سه سقوط به دلیل اینکه تثبیت کننده ی روند صعودی است، اهمیت بالایی دارد.
آموزش تحلیل تکنیکال، ترسیم وضعیت شرکت نفت وست تگزاس به کمک الگوی سه سقوط
الگوی سه صعود یا Rising Three Method:
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی ساختار الگوی سه صعود و مقایسه ی آن با نوع سه سقوط
آموزش تحلیل تکنیکال، وضعیت قیمت جهانی طلا / اونس با ترسیم الگوی سه صعود
- اشتراک در توییتر
- اشتراک در فیسبوک
- اشتراک در تلگرام
- اشتراک در پینترست
مطالب زیر را حتما بخوانید:
الگوی کف دوقلو
آرایش کف دو قلو در آموزش تحلیل تکنیکال آموزش تحلیل تکنیکال ، آرایش کف دو قلو و بررسی کامل آن در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال به بررسی آرایش.
امواج الیوت و تئوری اندروز
آموزش تحلیل تکنیکال، کانالهای الیوت و کاربرد آن بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال و همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید، پس از تشکیل شدن موج 5، انتهای این موج.
الگوهای ترکیبی دو شمعی
بررسی انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی طبق آموزش تحلیل تکنیکال در این قسمت به معرفی انواع الگوهای ترکیبی دو شمعی می پردازیم که در آموزش تحلیل تکنیکال از اهمیت بالایی.
الگو های دو شمعی و سه شمعی
با الگوهای ترکیبی دو شمعی به کمک آموزش تحلیل تکنیکال آشنا شویم از نمونه الگوهای ترکیبی دو شمعی که قصد داریم در این مطلب از آموزش تحلیل تکنیکال به آن.
روانشناسی الگوی مستطیل
بررسی الگوی مستطیل نزولی در آموزش تحلیل تکنیکال الگوی مستطیل نزولی در آموزش تحلیل تکنیکال آشنایی با روانشناسی الگوی مستطیل در آموزش تحلیل تکنیکال بر اساس موارد بیان شده ی.
فیبوناچی چندگانه
بررسی فیبوناچی چندگانه در آموزش تحلیل تکنیکال مطابق مطالب قبلی بیان شده در آموزش تحلیل تکنیکال، اولین فیبوناچی اصلاحی که رسم می گردد باید به نوعی باشد که بیشترین قیمت.
الگوی جزیره یک روزه فوقانی
جزیره ی یک روزه فوقانی آموزش تحلیل تکنیکال ، الگوی جزیره ی یک روزه (فوقانی) از انواع الگوهای بازگشتی در آموزش تحلیل تکنیکال مطرح می گردد که معمولا الگوی جزیره.
تئوری داو
آموزش تحلیل تکنیکال (مدلها و تئوریها) تئوری داو و بررسی آن در آموزش تحلیل تکنیکال طبق آموزش تحلیل تکنیکال آورده شده که کمپانی داو جونز توسط چارلز داو شریک وی.
چنگال اندروز و نحوه استفاده
بررسی چنگال اندروز در آموزش تحلیل تکنیکال در ادامهی سری مجموعههای آموزش تحلیل تکنیکال، به بررسی چنگال اندروز میرسیم. در ادامه شکلی آورده شده که مطابق آنچه مشاهده میکنید خط.
الگوی مستطیل
آشنایی با الگوی مستطیل در آموزش تحلیل تکنیکال در این سری از مباحث آموزش تحلیل تکنیکال، به بررسی سایر الگوهای تمدیدی می پردازیم. الگوی مستطیل از انواع الگوهای تمدیدی است.
تئوري امواج الیوت
تئوری امواج الیوت در آموزش تحلیل تکنیکال مقدمهی بررسی امواج الیوت در آموزش تحلیل تکنیکال بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، رالف نلسون الیوت در سال 1938، طبق مشاهدات و تحقیقات.
اندیکاتورها
آموزش تحلیل تکنیکال، شاخصها و نوسانگرها بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای تکنیکال در واقع شاخصهای آماری برای محاسبهی عدد از طریق دادههای تغییر قیمت و حجم هستند، ضمن اینکه.
کندل استیک ها چه می گویند؟
الگوی کندل استیک یا شمع ژاپنی یک الگوی پایه ای در بورس می باشد . تاریخچه آن به سال ۱۷۰۰ میلادی باز می گردد و توسط آقای استیو نیسون در سال ۱۹۹۰ مورد توجه قرار گرفت . در زمان قدیم از این الگو برای صنف برنج در ژاپن استفاده می کردند ولی امروزه جزو یکی از اساسی ترین الگوهای تحلیل تکنیکال است .
رنگ الگوی کندل استیک :
در زمان قدیم که کامپیوترها با صفحه نمایش رنگی وجود نداشتند از رنگ سفید برای نشان دادن صعود و از رنگ مشکی برای نشان دادن نزول استفاده می کردند .
بعدها که نمایشگرهای رنگی به بازار عرضه شدند از رنگ سبز برای صعود و از رنگ قرمز برای نزول استفاده کردند .
در تصویر زیر اجزای کندل استیک نام گذاری شده است .
اجزای کندل استیک :
بدنه کندل : نشان میدهد که معامله در این محدوده انجام شده است .
شاخ و دم کندل : در این محدوده پیشنهاد جهت خرید و فروش وجود داشته ولی هیچ گونه معامله ای انجام نشده است .
بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت : بالاترین و پایین ترین قیمت پیشنهاد شده را نشان می دهد .
قیمت بازگشایی یا OPEN : اولین معامله در این نقطه آغاز شده است .
قیمت بسته شدن یا CLOSE : آخرین معامله در این محل انجام شده است .
رنگ کندل : اگر معاملات با خرید بسته شود رنگ بدنه کندل سبز است و اگر با فروش بسته شود رنگ بدنه کندل قرمز خواهد بود .
کندل استیک در نمودار :
د ر تصویر بالا سهام پاکدیس را مشاهده می کنید که از الگوهای کندل استیک تشکیل شده است .
در بالا حتما OHLC را مشاهده کرده اید . در واقع O مخفف OPEN و C مخفف CLOSE و H مخفف HIGH و L مخفف LOW می باشد .
در بالا یک حرف D مشاهده می کنید که نماد Daily یا روزانه می باشد یعنی هر کندل یک روز را نشان می دهد ؛ پس ۵ کندل یک هفته را نشان می دهد زیرا که یک هفته بورسی ۵ روز است . پس از طرف دیگر ۲۰ کندل یک ماه بورسی را به ما نشان می دهد .
به طور معمول از تایم فریم روزانه استفاده می کنیم ولی امکان این وجود دارد که از تایم فریم هفتگی یا weekly استفاده کنیم .
توجه داشته باشید که همواره باید نمودار را به صورت تعدیل شده مشاهده کرد یعنی گزینه تعدیل بر اساس سودنقدی و افزایش سرمایه را باید انتخاب کنیم .
همچنین ما می توانیم الگوی مورد نظر خود را به صورت Template ذخیره کنیم .
در سمت چپ نمودار یک نوار وجود دارد که بعدها در مورد آن صحبت خواهیم کرد و جعبه ابزار شما می باشد یعنی با آن می توانید خط روند ، کانال ، ابزار فیبوناچی و … را ترسیم نمایید .
معاملهگران بورس، معمولاً از سه نمودار خطی، کندل استیک و میله ای استفاده میکنند. در بین این سه نمودار، از کندل استیک (Candle Stack) به دلیل مزیتهایی که دارد استقبال بیشتری شده است. از جمله مزیتهای کندل استیک استفاده راحت و تشخیص روند صعودی یا نزولی سهم بهصورت مجزا است.
استفاده از کندل استیکها دارای شرایطی است. اولین شرط این است که تغییرات انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس قیمتی سهم دارای روند صعودی یا نزولی باشد.
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از قیمت آغازین (open)، قیمت پایانی (close)، بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی (Low) تعیین شده رخ داده است. شکل کلی یک کندل استیک در شکل زیر نمایش داده شده است.
اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکلی رسم می گردد.
بدنه کندل استیکها
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالت هایی که نشان دهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
سایهها در نمودارهای کندل استیک
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
شرایط و قوانین استفاده از کندل استیکها
از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. معمولاً از کندل استیکها درروند صعودی و نزولی استفاده میگردد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) موردتوجه قرار میگیرند. انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جز نقاط قوت الگوهای کندل استیک هست درعینحالی که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولاً عملکرد مناسبی ندارند.
انواع الگوهای کندل استیک
برای آشنایی با الگوهای کندل استیک، چند مورد از الگوهای منفرد بررسی خواهد شد.
ماروبزو (Marubozu)
تعریف:کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه روند بازار به سمت تغییر به سمت نزول و یا ادامه روند نزولی است. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
انواع ماروبزو
در مقابل ماروبزو مشکی، ماروبزو سفید است. ماروبزو سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان آنها یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید : خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه : فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجیها در انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس چهار دسته تقسیمبندی میشوند که در این قسمت سه دوجی بررسی میگردد:
- دوجی پایهبلند (Long leg doji)
- دوجی سنگقبر (Grave Stone)
- دوجی سنجاقک (Dragon Fly)
دوجی پایهبلند (Long leg Doji):
این نوع شمعها بیانگر قیمت شروع و پایان برابر هستند. برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی نتیجهای است که از این نوع دوجی استنباط میشود.
دوجی سنگقبر (Grave Stone):
همانطور که از شکل مشخص است این نوع دوجی فاقد سایه پایین است (سایه پایین خیلی کوتاه). این نوع از دوجیها هم نشانگر قیمت شروع و پایان یکسان است.
دوجی سنجاقک (Dragon Fly):
این نوع از دوجیها دارای سایه پایین بلند هستند.
الگوی چکش (Hammer):
در الگوی چکش رنگ بنده دارای بدنه اهمیت زیادی ندارد؛ اما اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت. الگوی چکش معمولاً در یکروند نزولی و در انتهای آن تشکیل میشود. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن است. سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه) دومین خصوصیت الگوی چکش است. سومین خصوصیت اصلی الگوی چکش، نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
الگوی دار آویز (Hanging Man):
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید. از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است.
معمولاً این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. در این نوع الگو نیز رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما معمولاً رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
الگوی چکش معکوس (INVERTED HAMMER):
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد که در قسمتهای قبلی موردبررسی قرار گرفت. الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یکدوم سایه بالایی است. در انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس این نوع الگو رنگ بدنه سفید نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star):
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع الگو بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
الگوی هارامی (Harami):
لغت هارامی ریشهای ژاپنی دارد و در زبان ژاپنی معنای باردار بودن را میدهد. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد. متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولاً رنگ کندلها در این الگو متفاوت است. بهطور مثال اگر کندل مادر سفید باشد کندل کودک معمولاً به رنگ مشکی است. رنگ سفید به معنای مثبت بودن و رنگ مشکی بودن به معنای منفی بودن است.
الگوی ستاره صبحگاهی:
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولاً این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است. شمع اول که نزولی و پرقدرت، شمع دوم که معمولاً فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد. در انتها شمع سوم ظاهر میشود که نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
الگوی ستاره عصرگاهی:
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
- شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
- شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
- شمع سوم: نزولی
الگوی پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing Pattern):
دو شمع در این الگو وجود دارند که دارای رنگهای متضاد هستند. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است. در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
الگوی ابر تیره:
این الگو دارای دو شمع است که شمعها دارای رنگهای متفاوت هستند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو دارای بدنه بزرگ هستند. ابتدا شمع اول بارنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
انواع الگوهای سه کندلی در بازار بورس
الگوهای تغییر روند در آموزش فارکس فرمت های خاصی از پرایس اکشن هستند که اکثرا تریدرها از آنها استفاده می کنند.منظور از الگوهای برگشت قیمت، همانطور که از عنوان آن پیداست، تغییر جهت روند جاری است که میتواند نزولی یا صعودی باشد.
برای مثال، اگر از لحاظ پرایس اکشن (رفتار قیمت) روند فعلی بازار صعودی باشد، این الگوها باید نشانی از پایان این روند باشند. به عبارت دیگر، روند نزولی باید آغاز شود.
تغییر جهتهای قیمت را میتوان به سادگی روی نمودار تشخیص داد. اگرچه معاملهگران مبتدی معمولا زمانی متوجه آنها میشوند که کاملا شکل گرفتهاند.
در این مقاله به منظور کمک به معاملهگران در شناسایی به موقع تغییر روندها، به انواع متداول الگوهای بازگشت قیمت پرداخته میشود.
رایجترین الگوهای تغییر روند
الگوهای تغییر روند بسیاری وجود دارند که در ادامه تعدادی از متداولترین آنها بیان میشوند:
- سقفهای دوقلو و کفهای دوقلو
- سقفهای سهقلو و کفهای سهقلو
- سر و شانه و سر و شانه معکوس
- گوه صعودی و گوه نزولی
هر یک از این الگوهای تغییر روند در طول یک دوره معاملاتی چندین مرتبه تشکیل میشوند.
اما تشکیل شدن این الگوها به چند ویژگی مختلف بستگی دارد. یکی از این مشخصهها پرایس اکشن است و دیگری نوسانات بازار.
نحوه شناسایی الگوهای تغییر روند
یکی از بهترین روشهای تشخیص الگوهای تغییر روند، شناسایی آنها از طریق پرایس اکشن است.
پرایس اکشن به معاملهگر کمک میکند که هم تغییر روندها را شناسایی کند و هم ادامه روند را تشخیص دهد.
زمانی که به دنبال سیگنالی مبنی بر تغییر روند هستید، رفتار قیمت پیرامون سقف و کفهای گذشته، روندهای حمایتی و مقاومتی و سطوح تلاقی اهمیت بسیار بالایی پیدا میکند. بعلاوه، الگوهای کندلاستیک (نمودار شمعی) مانند دوجی، کندل پوششی (Engulfing) یا پینبارها میتوانند اعتبار تغییر روند در حال شکلگیری را افزایش دهند.
تمام موارد فوق میتوانند نشانههایی مبنی بر خستگی حرکت در جهت روند فعلی و تغییر جهت قیمت باشند. معمولا خستگی با یک دوره از حرکات خنثی همراه میشود که خود میتواند نشانی دیگر از تغییر روند پیش رو باشد.
معاملهگران فارکس میتوانند جهت اعتبارسنجی سیگنالهای تغییر روند، از تعدادی از اندیکاتورها مانند RSI و نوارهای بولینجر نیز استفاده کنند. در این صورت باید در اندیکاتور RSI شرایط اشباع خرید و اشباع فروش را در سطوح ۳۰ و ۷۰ درصدی آن بررسی کنید و یا اینکه میزان انحراف یا گذر قیمت از نوارهای بولینجر را در نظر بگیرید.
همچنین ابزار فیبوناچی انبساطی (Fibonacci Extension) نیز میتواند در تحلیلهای پرایس اکشن مفید باشد. برای مثال، اگر قیمت به سطح ۲٫۶۱۸ درصدی فیبوناچی انبساطی برسد، شرایط برای تغییر روند مساعد است.
چگونه به هنگام تغییر روندها معامله کنیم
زمانی که هر یک از شرایط مذکور سیگنالی برای تغییر روند صادر کردند، بایستی به دنبال حرکت قیمت و شکست سطوح در جهت مخالف باشید.
روشهای مختلفی برای معامله کردن در شرایط تغییر روند وجود دارد. میتوان برای بازگشت قیمت به سطح حمایتی یا مقاومتی شکسته شده منتظر ماند و سپس به معامله ورود کرد. یکی از سطوحی که خوب است شکست آنها مد نظر قرار گیرد، شکست خط گردن است.
خط گردن یک ناحیه مورب حمایتی یا مقاومتی یا یک خط روند است. قیمت پیش از شکستن این ناحیه برای مدتی در طول آن حرکت میکند. در مثالی از این روش، ما به دنبال ضعیف شدن این خط روند و شکست آن برای شروع یک تغییر روند هستیم تا به دنبال آن یک معامله انجام دهیم.
یک نمونه موقعیت برای معامله”
یک معاملهگر فارکس در صورت تسلط روی پرایس اکشن میتواند به آسانی نواحی مقاومتی اصلی و عدم توانایی قیمت در عبور از آن را تشخیص دهد، که این حالت میتواند نشانی از یک تغییر روند در آینده باشد.
فرض کنید یک الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند صعودی و زیر یک منطقه مقاومتی قوی پرایس اکشنی از تایم فریم های بالاتر را مشاهده می کنید، این الگو نشانی از تغییر روند است. همچنین الگوی کندلاستیک دوجی در همان سقف دوقلو نیز تشکیل شده. بعلاوه به دنبال دوجی، الگوی مرد آویزان (Hanging man) و سپس کندل پوششی نیز شکل گرفتهاند که همگی تائیدی برای تغییر روند محسوب میشوند.
به دنبال تمام موارد فوق، قیمت در ادامه حرکت خود از سقف های دوقلو به سمت پایین(خلاف روند صعودی اخیر) یک منطقه مقاومتی را شکسته و در ادامه قیمت مجددا از زیر به آن منطقه بازگشت نموده است. در این حالت شما می توانید وضعیت بازار را برای تغییر روند مورد بررسی قرار دهید.
این نمونه یک روش محتاطانه برای معامله کردن با استفاده از شکست خط مقاومتی در الگوی سقف دوقلو و تغییر روند است. ممکن است یک معاملهگر بدون ملاحظه و بیپروا از همان ابتدا وارد معامله شود، اما در نظر داشته باشید که خیلی از مواقع شکست سطوح ممکن است کاذب باشد. یکی از مهمترین نکات در استفاده از الگوها این است که بدانید الگوی مورد نظر در نزدیکی یک سطح مقاومتی یا حمایتی قرار گرفته است.برای تشخیص سطوح قوی تغییر روند توصیه می کنیم مقاله” چگونه سطوح قوی تغییر روند را شناسایی کنیم؟ “را مطالعه نمایید.
استراتژی الگوهای کندلی
همه معامله گران به دنبال روش هایی هستند که نقاط ورود و خروج مناسب را به آن ها نشان دهد یکی از روشی هایی که خیلی زود می تواند در نقاط حساس سیگنال هایی مبنی بر خروج از بازار یا ورود به بازار را به معامله گران بدهد الگوهای شمعی است.
به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا در مورد تاریخچه، انواع این الگوها و نحوه استفاده از آن ها مطالبی را با شما در میان بگذاریم.
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین باز توسط تجار برنج ژاپنی در سال 1600 میلادی مورد استفاده قرار می گرفت استفاده از این روش به آن ها کمک می کرد تا بتوانند روند قیمت در آینده را پیش بینی کنند.
اما نخستین کسی که این کندل ها را به شکل امروز نامگذاری و از آن ها استفاده کرده مونهیسا هما یک تاجر برنج ژاپنی بود که در قرن 17 میلادی زندگی می کرد. او با بررسی بازارها در گذشته و با شناسایی الگوهای مختلف شروع به دسته بندی آن ها به شکل امروز کرد و نام این روش نمایش قیمت را کندل استیک کذاشت.
سال ها بعد شخصی به نام استیو نیسو به شکل کاملا تصادفی این الگوها را پشت یادداشت هم اتاقی ژاپنی خود دید این اشکال موجب کنجکاوی او شد و در نهایت برای آشنایی بیشتر و کشف تمام اسرار این الگوها به ژاپن سفر کرد.
استیونیسون بعد از جستجوهای فراوان موفق به کشف اسرار این روش گردید و آن را با خود به غرب آورد و در معاملات روزانه خود از آن ها استفاده کرده. استفاده از کندل ها به قدری درصد موفقیت او را بالا برده بود که مردم گمان می کردند روشی جادویی پیدا کرده تا در سال 1990 کتابی با نام الگوهای شمعی ژاپنی از او منتشر شد در این کتاب نحوه استفاده از الگوها و انواع آن شرح داده شده بود.
• کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون امروز به عنوان یکی از منابع معتبر و کاربردی در زمینه شمع های ژاپنی در جهان مورد استفاده است.
ساده ترین و ابتدایی ترین روش نمایش قیمت نمودار خطی است. زیرا برای رسم این نمودار فقط از قیمت های بسته شدن(Close) استفاده می شود.
روش کار به این شکل است که قیمت بسته شدن در بازه زمانی مدنظر بر روی نمودار مشخص می شود سپس این قیمت ها به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی ایجاد می شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در اختیار معامله گران قرار نمی دهد.
نمودار میله ای از یک خط عمودی و دو زبانه در قسمت چپ و راست آن تشکیل شده است. پایین ترین قسمت میله نشان دهنده کمترین قیمت و بالاترین قسمت میله نشان دهنده بیشترین قیمت در بازه معاملاتی مدنظر است. برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن از زبانه های سمت چپ و راست میله استفاده می شود به این ترتیب که زبانه سمت چپ نشان دهنده قیمت باز شدن و زبانه سمت راست نشان دهنده قیمت بسته شدن است.
• پیش از شناخت الگوهای ژاپنی در کشورهای غربی نمودار میله ای متداول ترین شیوه ای بود که تحلیل گران غربی از آن استفاده می کردند.
برای نمایش میله صعودی زبانه کوچکی که سمت چپ خط عمودی قرار دارد باید بالاتر از زبانه سمت راست باشد به این ترتیب یه میله صعودی تشکیل گردیده است.
از نظر بسیاری از معامله گران نمودار شمعی همان نمودار میله ای است که از چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت تشکیل شده است که از نظر بسری جذاب تر و تفسیر آن راحت تر است.
یکی از تفاوت های اصلی این نمودار و نمودار میله ای نحوه نمایش آن است به طوری که برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن مستطیلی عمودی و تو پر رسم می شود. برای نمایش بالاترین قیمت خطی در بالای این مستطیل و برای نمایش پایین ترین قیمت خطی در پایین این مستطیل رسم می شود که به آن سایه یا فیتیله می گویند.
در حالت کلاسیک معمولا این کندل ها به رنگ سیاه و سفید نمایش داده می شوند اما امروزه برای جلو بیشتر از رنگ سبز و قرمز نیز در نمایش کندل ها استفاده می شود. رنگ سفید و سبز برای کندل های صعودی و رنگ سیاه و قرمز برای نمایش کندل های نزولی استفاده می شود.
اولین شرطی که برای استفاده از این الگوهای باید در نظر داشته باشید روند حاکم بر بازار است. یعنی اگر روند نموداری که آن را بررسی می کنید صعودی باشد مشاهده الگوهای بازگشتی صعودی در این روند بی معنی است اما اگر الگوهای بازگشتی نزولی در چنین روندی مشاهده شود می تواند به عنوان اخطاری برای پایان روند صعودی باشد.
دومین شرطی که باید آن را مدنظر قرار دهید. بررسی این الگوها در جایگاه مناسب است. اگر در یک روند صعودی هستید ابتدا باید مقاوت های پیش رو را رسم نمایید اگر کندل بازگشتی نزولی در نزدیکی این مقاوت مشاهده کردید اعتبار الگو افزایش می یابد در غیر این صورت ممکن است الگو به راحتی فیل شود.
برای الگوهای بازگشتی صعودی نیز همین شرایط صادق است یعنی شما باید این الگوها را در نزدیکی یک مقاومت مشاهده کنید تا اعتبار آن افزایش یابد.
• دامنه پیش بینی کندل های صعودی 2 تا سه کندل است. یعنی اگر الگوی کندل مشاهده کردید به وسیله آن می توانید دو تا سه کندل آینده را پیش بینی کنید. بهتر است از این روش در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
• مشاهده الگوهای کندلی در نزدیکی یک حمایت و مقاومت به منزله تغییر روند از صعودی به نزولی یا عکس نیست بلکه می تواند بازار را وارد حال رنج یا نوسانی نماید.
• در این حال منظور بدنه کندل است. اگر کندلی داشته باشیم که بزرگ باشد اما بخش اعظم آن را سایه ها تشکیل داده باشند در واقع کندلی ضعیف خواهیم داشت.